میانجی خلیجی؛ چرایی تبدیل امارات به پل ارتباطی ایران- آمریکا
تحلیلگران معتقدند که پول اماراتیها در کنار نفوذ لابی اسرائیل سبب ایجاد تغییرات در میز مذاکرات از سوی کاخ سفید شده است

باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد بیات* - با اوج گیری تنش لفظی میان ایران و آمریکا، سفر انور قرقاش به تهران و تحویل نامه دونالد ترامپ را میتوان به عنوان نوعی نقطه عطف ارزیابی کرد.
براساس اخبار «غیر رسمی» منتشر شده در رسانهها رئیس جمهور آمریکا خواستههای زیاده خواهانه در خصوص پروندههای هستهای، منطقهای و موشکی مطرح کرده است.
در این میان برخی تحلیلگران با نگاه بدبینی به میانجیگری اماراتی نگاه کرده و نامه ترامپ را حامل تهدیدات جدی علیه منافع ملی ایران میدانند.
به بیان دیگر بنا بر تجربه تاریخی عمانیها و قطریها هیچگاه پیامی تهدیدآمیز میان تهران- واشنگتن تبادل نکرده و خواستار کاهش تنشها در منطقه هستند.
در چنین شرایطی برخی تحلیلگران معتقدند که پول اماراتیها در کنار نفوذ لابی اسرائیل سبب ایجاد این تغییر در میز مذاکرات شده است.
قدرتگیری متحدان عرب جمهوریخواهان
با وجود نگاه یکسان آمریکاییها به کشورهای عرب سنی به عنوان «متحدان استراتژیک» در منطقه خاورمیانه، اما به نظر میرسد نگاه دو حزب جمهوری خواه و دموکراتها به برخی کشورها ویژهتر باشد.
به عنوان مثال در دوران ریاست جمهوری جو بایدن دو کشور اردن و قطر به عنوان «شرکای غیرناتو» آمریکا دارای جایگاه ویژهای در دو زیرسیستم «شرق عربی» و «خلیج فارس» داشتند.
دوحه تبدیل به مسئول پروندههای ایران و طالبان در دستگاه وزارت خارجه آمریکا شده بوده و در دو پرونده سقوط افغانستان و تبادل زندانیان به ایران نقش کلیدی ایفا کرد.
اردنیها نیز با همکاری امارات نقش کلیدی در سقوط نظام اسد ایفا کرده و یکی از کشورهای عربی بودند که در جریان عملیاتهای وعده صادق از آسمان اسرائیل دفاع کردند!
در دوران جدید، اما به نظر میرسد پادشاهی عربی سعودی و امارات عربی متحده به مانند دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ از جایگاه ویژهتر نسبت به سایر کشورهای عربی برخوردار باشند.
تحلیلگران معتقدند چنین جایگاهی ناشی از سرمایه گذاری اقتصادی ریاض- ابوظبی در اقتصادی داخلی آمریکا است.
تنها چند روز پس از بازگشت مجدد دونالد ترامپ به کاخ سفید، محمد بن سلمان از طریق برقراری تماس تلفنی با ترامپ به وی قول داد که سرمایه گذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری در آمریکا را در دستورکار قرار دهد.
در سوی مقابل رئیس جمهور آمریکا از وی خواست تا میزان این سرمایه گذاری به یک تریلیون دلار افزایش یابد!
پس از این گفتوگو بود که ریاض تبدیل به «میانجی» مستقیم میان آمریکا و روسیه در خصوص حلوفصل مناقشه اوکراین شد.
البته برخی کارشناسان معتقدند قرار گرفتن عربستان سعودی در چنین جایگاهی تنها ناشی از سرمایه گذاری در آمریکا نیست بلکه ناشی از سیاست «موازنه مثبت» ریاض در میانه رقابت ژئواستراتژیک قدرتهای بزرگ است.
در چنین شرایطی به نظر میرسد اماراتیها قصد ندارند تا در رقابت سنتی با ریاض عقب مانده و نقشی در سیاست خاورمیانهای آمریکا نداشته باشند.
نقد کردن چک سرمایهگذاری در آمریکا!
در سالهای اخیر عربستان سعودی و امارات با آنکه در ظاهر شرکای راهبردی در «شورای همکاری خلیج فارس «شناخته میشود، اما در پروندههایی همچون «جنگ یمن»، «بازار انرژی» و «جذب سرمایهها و برندهای خارجی» در وضعیت رقابت و گاها تخاصم قرار دارند.
ذکر این مقدمه برای فهم نوع نگاه محمد بن سلمان و محمد بن زاید به یکدیگر لازم است.
تنها چند هفته پس از تماس تلفنی «ام بی اس» با دونالد ترامپ، چهره امنیتی امارات یعنی طحنون بن زاید آل نهیان راهی واشنگتن شد.
در جریان این سفر قرار شد تا اماراتیها طی ۱۰ سال سرمایه گذاری ۱.۴ تریلیون دلاری در آمریکا انجام دهند.
چراغ سبز ابوظبی برای کمک به سیاستهای ترامپ سبب شد تا این کشور عربی در مقام پستچی قرار گرفته و نامه ترامپ را به دست مقامات ایرانی برساند
ثبت چنین رقمی در صدر تیتر رسانههای جریان اصلی نشان دهنده خیز بلند اماراتیها برای ربودن گوی سبقت از «برادران سعودی» است.
«چراغ سبز» ابوظبی برای کمک به سیاستهای ترامپ سبب شد تا این کشور عربی در مقام «پستچی» قرار گرفته و نامه ترامپ را به دست مقامات ایرانی برساند.
انور قرقاش مشاور حاکم امارات در امور خارجی در حالی راهی تهران شد که پیش از این «سی.
ان.
ان» از احتمال میانجیگری عربستان در مناقشه اتمی ایران و آمریکا خبر داده بود.
همچنین برخی تحلیلگران معتقد بودند روابط مثبت میان استیو ویتکاف نماینده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه با قطریها سبب خواهد شد تا دوحه به مانند دوران بایدن «میانجی» میان تهران- واشنگتن باشد.
اتخاذ چنین تصمیمی از سوی رئیس جمهور آمریکا، اما با انتقادات زیادی، به ویژه از سوی ایرانیها روبه رو شد.
رسانهها، اندیشکدهها و تحلیلگران ایرانی معتقدند اساسا امارات به دلیل داشتن ادعای در خصوص جزایر بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک صلاحیت قرار گرفتن در جایگاه میانجی میان ایران و آمریکا را ندارد.
عدهای دیگر نیز با اشاره به همراهی صرافیهای اماراتی با سیاست «فشار حداکثری» در سالهای ۲۰۱۸ الی ۲۰۲۰، ابوظبی را «دشمن» نه «دوست» ایران خواندند.
پای اسرائیل در میان است!
پس از پیوستن امارات و بحرین به پیمان ابراهیم دیگر نمیتوان از ابوظبی تحت عنوان «دوست ایران» یاد کرد!
آمریکاییها که از طریق «پیمان ابراهیم»، «آی ۲ یو ۲»، «آیمک»، «نشستهای امنیتی النقب» و ...
نظم امنیتی منطقه غرب آسیا را تغییر دهند، امارات را به عنوان «شریک دفاعی اصلی» شناسایی کردند.
در این نظم جدید هند- امارات- اسرائیل قرار است تا حافظ منافع آمریکا از اقیانوس هند تا شرق مدیترانه باشند.
این محور جدید ضمن مقابله با ایران و محور مقاومت قرار
کنار گذاشته شدن کشورهایی همچون عمان و قطر از جایگاه میانجیگری میان ایران- آمریکا و مطرح شدن اماراتیها نتیجه طبیعی نفوذ اسرائیل در سیاست خاورمیانهای دولت ترامپ است
است تا سد نفوذی در برابر سایر قدرتهای تجدید نظر طلب همچون چین و روسیه ایجاد کنند.
با توجه به نفوذ لابی یهود در «کی استریت» به نظر میرسد اسرائیلی از جایگاه بالاتری در مقایسه با هند و امارات برخودار باشند و میتوانند در پروندههای مهم اعمال نفوذ کنند.
برهمین اساس به نظر میرسد کنار گذاشته شدن کشورهایی همچون عمان و قطر از جایگاه میانجیگری میان ایران- آمریکا و مطرح شدن اماراتیها نتیجه طبیعی نفوذ اسرائیل در سیاست خاورمیانهای دولت ترامپ است.
در چنین شرایطی سوال کلیدی آن است که آیا امارات را میتوان میانجی صادق دانست؟
بهره سخن
شاید هوشمندانهترین پاسخ به انتخاب امارات به عنوان پل ارتباطی میان ایران- آمریکا از سوی دستگاه وزارت خارجه داده شد.
تجربه تاریخی نشان داده است اساسا کشوری که دارای ادعای ارضی نسبت به ایران بوده و همواره مواضع همسو با آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه منافع ملی ایران اتخاذ کرده نمیتواند «میانجی صادق» در مناقشه اتمی یا منطقهای میان ایران و غرب باشد.
ارسال پاسخ «خویشتن دارانه» ایران به آمریکا از کانال عمان نشان دهنده تلاش تهران برای بازگرداندن کانال ارتباطی با واشنگتن در مسیر درست خود است.
تجربه مذاکرات پنهان، اما موفق عمان میتواند اینبار در مذاکرات غیرمستقیم با جمهوری خواهان تکرار شود.
یکی از الزامات تحقق این هدف وجود میانجی «بیطرف» و «خیرخواه» در میان تهران- واشنگتن است.
*کارشناس مسائل غرب آسیا