«تله فلسفی» در روابط رژیم صهیونیستی و آمریکا
با کاهش قدرت چانه زنی تل آویو و تغییرات در سیاست های آمریکا، اسرائیل اکنون در «تله ای فلسفی» گرفتار شده که آینده اش را در منطقه تهدید می کند.

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روابط اسرائیل و آمریکا همواره یکی از ارکان اصلی سیاست خارجی دو طرف بوده است.
این روابط نه تنها از منظر امنیتی، بلکه از دیدگاه ژئوپلیتیکی و اقتصادی نیز اهمیت ویژهای دارد.
در طول تاریخ عمر تحمیلی و پردردسر خود، اسرائیل بهطور مداوم از حمایتهای واشنگتن بهره برده و توانسته است با اتکا به این حمایتها، سیاستهای خود را پیش ببرد.
اما در سالهای اخیر، این روابط بهویژه پس از جنایات رژیم صهیونیستی در منطقه و با حمایتهای بی چون و چرای بایدن و اکنون با روی کار آمدن ترامپ دستخوش تحولات اساسی شده است.
تحولات و تغییرات در سیاستهای آمریکا، بهویژه در مواجهه با اسرائیل، این سؤال را مطرح میکند که آیا اسرائیل همچنان قادر است به همان اندازه که در گذشته از موقعیت استراتژیک خود استفاده کند، در این روابط و تعاملات موثر باشد یا اینکه جایگاه آن بهطور فزایندهای تضعیف خواهد شد؟
سفر اخیر بنیامین نتانیاهو به واشنگتن، که در میانه بحران غزه و تنشهای فزاینده منطقهای انجام شد، به وضوح تصویری از افول قدرت چانهزنی رژیم صهیونیستی و جایگاه در حال تضعیف تلآویو در نظم جدید منطقهای به نمایش گذاشت.
نتانیاهو که به امید جلب همراهی کامل کاخ سفید برای تحکیم مواضع خود در برابر ایران، ترکیه و مقاومت فلسطین به آمریکا رفته بود، با واقعیتی تلخ مواجه شد: در مناسبات راهبردی جدید، این واشنگتن است که برای تلآویو خطمشی تعیین میکند، نه بالعکس.
این تحولات بهویژه زمانی برجستهتر میشود که نتانیاهو تلاش کرد از فضای مذاکرات جدید واشنگتن با تهران بهرهبرداری کند و با یادآوری مدل لیبی، گفتمان ترامپ را به سمت اهداف براندازانه و جنگطلبانه رژیم صهیونیستی سوق دهد.
با این حال، ترامپ، که پیشتر نیز از هزینهکردهای بیپایان برای متحدان آمریکا ابراز نارضایتی کرده بود، نشان داد که با وجود تاکید بر ادامه حمایتهای همیشگی واشنگتن از تل آویو، دیگر تمایلی به پذیرش نقش کلاسیک واشنگتن بهعنوان سپر امنیتی رژیم اسرائیل ندارد.
این تغییر نگرش، بیانگر ورود اسرائیل به «تلهای فلسفی» است که در آن نهتنها قدرت چانهزنی تلآویو در روابط با واشنگتن محدود شده، بلکه بحران مشروعیت آن در منطقه و در سطح جهانی تشدید شده است.
در سطحی فلسفیتر، مفهوم «تلهای فلسفی» میتواند بهعنوان یک چالش بنیادین در سیاستهای منطقهای تل آویو و نقش این رژیم در نظم جهانی فعلی تفسیر شود.
این تله، در حقیقت نشاندهنده تناقضات بنیادین و محدودیتهایی است که اسرائیل با آن مواجه است؛ محدودیتهایی که نهتنها از سوی قدرتهای جهانی، بلکه در سطح اصول اخلاقی و مشروعیتسازی تصمیمات آن در سیاستهای منطقهای نیز بروز میکنند.
بهطور خاص، رژیم صهیونیستی در تلاش است تا در سیاستهای منطقهای خود، همچنان از توسعهطلبی و سلطهگری خود بهرهبرداری کند، اما در عین حال مجبور است برای حفظ مشروعیت خود در برابر جامعه جهانی، آن را با تغییرات جدید در سیاستهای آمریکا و همچنین چالشهای اخلاقی در برخورد با فلسطینیها و دیگر کشورهای منطقه، تطبیق دهد.
یکی از نشانههای بارز این «تله» در روابط اسرائیل و آمریکا، موضع ترامپ در قبال ترکیه بود.
تلآویو که انتظار داشت ترامپ از تداوم فروش جنگندههای پیشرفته F-35 به آنکارا منصرف شود، با مخالفت آشکار و سردی از سوی کاخ سفید مواجه شد.
این چرخش معنادار، نشاندهنده تغییرات در اولویتهای آمریکا در غرب آسیاست که بهطور فزایندهای به سمت موازنهگرایی عملگرایانه میل کرده است.
یکی دیگر از ناکامیهای نتانیاهو در این سفر، تلاشهای بینتیجهاش برای کاهش تعرفههای تجاری تحمیلشده بر کالاهای اسرائیلی توسط ترامپ بود.
نتانیاهو که پیش از این امیدوار بود در ازای حمایتهای سیاسی و امنیتی، ترامپ فشارهای اقتصادی را از روی اسرائیل بردارد، با واکنش سرد و بیتمایلی از سوی کاخ سفید مواجه شد.
این رویکردها نهتنها شکاف عمیقتری میان رژیم اسرائیل و آمریکا ایجاد کرده، بلکه نشاندهنده بحران مشروعیت و جایگاه این رژیم در سیاستهای منطقهای است.
اسرائیل اکنون با محدودیتهایی مواجه است که قدرت چانهزنی آن را کاهش میدهد و این محدودیتها موقعیت آن را در منطقه تحتالشعاع قرار میدهند.
این بحرانها از نفوذ تلآویو در منطقه میکاهند و اسرائیل را به مرحلهای میبرند که دیگر نمیتواند بهسادگی از روابط استراتژیک خود برای پیشبرد اهدافش استفاده کند.
در نهایت، اقدامات غیرمشروع و دردسرساز نتانیاهو در این سفر، نهتنها نفوذ اسرائیل بلکه برنامههای آمریکا در منطقه را نیز با خطر مواجه کرده است.
در شرایطی که اسرائیل در تلاش است خواستههای افراطی خود را تحمیل کند، این اقدامات میتواند موقعیت این رژیم و منافع آمریکا را در منطقه تحتالشعاع قرار دهد.
این ناهماهنگیها و بحرانها در روابط دو طرف، میتواند آینده منافع آمریکا در خاورمیانه را با تهدیدهایی جدی روبهرو کند و بهطور مستقیم بر استراتژیهای ایالات متحده در منطقه تأثیرگذار باشد.
در مجموع، این سفر نتانیاهو به واشنگتن نهفقط از منظر تشریفاتی، بلکه از جنبه ژئوپلیتیکی نیز نقطه عطفی در روند افول تاریخی تلآویو به شمار میآید.
نتانیاهو در این سفر نهفقط بهعنوان یک متحد راهبردی، بلکه بهعنوان یک بازیگر فرصتطلب و هزینهساز در کاخ سفید پذیرفته شد.
این تغییرات، همانطور که احتمالا نشاندهنده پایان دوران سواری مجانی اسرائیل در روابط با آمریکا است، آغازگر دوران جدیدی از تعاملات پیچیده و چالشبرانگیز خواهد بود.
نویسنده: فرهاد پاشاوند، کارشناس مسائل غرب آسیا
انتهای پیام/