دعوای تیم ترامپ درباره ایران
در دولت دوم ترامپ، اختلافات جدی در تیم امنیت ملی آمریکا درباره نحوه برخورد با ایران، از دیپلماسی تا فشار نظامی، وجود دارد.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدیتبار - در دولت دوم ترامپ، سیاستهای آمریکا نسبت به ایران همچنان یکی از موضوعات پیچیده و مورد مناقشه در داخل تیم امنیت ملی این کشور باقی مانده است.
به طور خاص، اختلافات عمیقی در مورد نحوه تعامل با ایران و رویکردهای مختلف در قبال برنامه هستهای ایران، منافع امنیتی آمریکا و رویکرد نظامی در منطقه وجود دارد.
این اختلافات بهویژه در زمینههایی چون توافق هستهای ایران (برجام)، حملات نظامی به گروههای نزدیک به ایران در منطقه، و تلاشهای دیپلماتیک برای رسیدن به توافق جدید با ایران نمایان شده است.
اختلافات کلیدی در تیم ترامپ
یکی از مسائل اصلی در سیاستهای امنیت ملی ترامپ، نحوه برخورد با ایران است که منجر به بروز اختلافات جدی در داخل تیم وی شده است.
در زیر به تحلیل این اختلافات پرداخته میشود:
۱.
رویکرد نظامی یا دیپلماتیک؟
یکی از مهمترین شکافها در تیم ترامپ، اختلاف بین رویکرد نظامی و دیپلماتیک در قبال ایران است.
در حالی که ترامپ شخصاً ترجیح میدهد که از زور نظامی بهعنوان آخرین گزینه استفاده کند و از جنگهای بیپایان اجتناب کند، برخی از مشاوران وی بر ضرورت استفاده از زور نظامی برای بازداشتن ایران از برنامه هستهایاش تأکید دارند.
در این میان، دو دیدگاه مختلف برجسته شده است.
استیو ویتکوف، فرستاده ویژه ترامپ به خاورمیانه، از مذاکره و استفاده از راههای دیپلماتیک دفاع میکند.
او معتقد است که ایران باید به یک برنامه تأسیس تایید شده در خصوص برنامه هستهای خود پایبند باشد، بهطوریکه ایران بتواند مواد هستهای خود را حفظ کند، مشابه توافق هستهای برجام.
ویتکوف در چندین مصاحبه، بهویژه در مصاحبه با تاکر کارلسون، از تمایل ترامپ به صلح با ایران و حل مسأله هستهای از طریق مذاکرات تأکید کرده است.
در مقابل، مایک والتز، مشاور امنیت ملی ترامپ، به شدت از رویکرد نظامی و فشار بیشتر بر ایران حمایت میکند.
او معتقد است که هدف نهایی آمریکا باید «از بین بردن کامل» زیرساختهای هستهای ایران باشد.
طبق نظر والتز، هیچ توافقی با ایران نباید به ایران اجازه دهد که به هر نحوی مواد هستهای خود را حفظ کند و باید بهطور کامل برنامه هستهای خود را کنار بگذارد.
این اختلاف در نحوه برخورد با ایران، یکی از درگیریهای کلیدی در تیم ترامپ است.
۲.
نگرانیها درباره تأثیرات داخلی و خارجی
اختلافات در سیاستهای ایران به یک بخش جدی از سیاستهای داخلی آمریکا تبدیل شده است.
برخی از اعضای تیم ترامپ معتقدند که ایالات متحده باید بهطور قاطعانهتر و با فشار بیشتری با ایران برخورد کند تا ایران مجبور به تغییر رفتار خود شود.
اما در مقابل، گروهی دیگر از اعضای تیم ترامپ، به ویژه برخی از نمایندگان کنگره و مشاوران، نگران هستند که فشار زیاد و استفاده از زور، ممکن است منجر به تشدید بحران در منطقه و حتی درگیریهای نظامی گسترده شود.
در این زمینه، برخی از اعضای تیم ترامپ از روابط اقتصادی و دیپلماتیک ایران با کشورهای دیگر و توانایی ایران در بهرهبرداری از سیاستهای غربی و شرقی برای پیشبرد اهداف خود هراس دارند.
جِی دی وِنس، معاون رئیسجمهور، در مکالمات داخلی در گروه پیامرسان سیگنال، پیشنهاد داده است که آمریکا ممکن است نیاز به تاخیر در اقدامات نظامی داشته باشد و بهجای آن، باید برای انجام کارهای دیپلماتیک و توجیه اهداف خود به جهان، زمانی بیشتر صرف کند.
۳.
تضاد در ارزیابی تهدیدات ایران
اختلافات دیگری که بین اعضای تیم ترامپ دیده میشود، بهویژه در ارزیابی تهدیدات ایران است.
برخی از مقامات آمریکایی معتقدند که ایران بهطور فزایندهای به سلاحهای هستهای نزدیک شده است.
طبق ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا، ایران ممکن است در صورت تصمیم به تولید سلاح هستهای، بتواند در مدت کوتاهی (چند هفته) اورانیوم کافی برای ساخت پنج کلاهک هستهای تولید کند.
به همین دلیل، برخی از مقامات از جمله والتز، خواستار «واکنش فوری» به این تهدید هستند و تاکید دارند که باید با شدت با برنامه هستهای ایران برخورد شود.
اما گروهی دیگر از تحلیلگران و مشاوران، همچنان معتقدند که ایران هنوز تا رسیدن به تولید سلاح هستهای فاصله دارد و ممکن است بتوان با دیپلماسی و توافقنامههای بلندمدت، از خطر هستهای ایران جلوگیری کرد.
بهویژه ویتکوف معتقد است که ایران بهطور علنی اعلام کرده است که قصد ساخت سلاح هستهای ندارد و ممکن است با سیستمهای تأیید و نظارت بینالمللی، برنامه هستهای ایران قابل کنترل باشد.
۴.
تضاد در روابط با متحدان
این اختلافات داخلی، تأثیرات چشمگیری بر روابط ایالات متحده با متحدانش دارد.
اسرائیل، بهعنوان یکی از اصلیترین متحدان آمریکا در خاورمیانه، همچنان نگران برنامه هستهای ایران است و از اقداماتی مانند حملات هوایی به تأسیسات هستهای ایران یا پیشگیری از توانمندی هستهای ایران حمایت میکند.
از سوی دیگر، کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز نگران نفوذ ایران در منطقه هستند و خواستار اقدامات قاطعتر از طرف واشنگتن هستند.
در عین حال، در داخل ایالات متحده، اختلافات بین گروههای مختلف در کاخ سفید، بهویژه در سطح مشاوران و مقامات ارشد، ممکن است بر توانایی ترامپ برای اتخاذ تصمیمهای سریع و قاطع در قبال ایران تأثیر منفی بگذارد.
۵.
گزینههای پیش روی ترامپ
در این شرایط، ترامپ در موقعیتی پیچیده قرار دارد.
او باید بین دیپلماسی و گزینههای نظامی، تصمیمگیری کند.
از یک طرف، فشارهای داخلی و بینالمللی برای رسیدن به توافقی با ایران وجود دارد و برخی از اعضای تیم او از جمله ویتکوف خواستار استفاده از روشهای دیپلماتیک برای حل بحران هستند.
از طرف دیگر، والتز و دیگر مقامها به دنبال اقدامات سختگیرانهتری هستند تا ایران را مجبور به تغییر سیاستهای هستهای خود کنند.
با توجه به شرایط پیچیده و تنشهای موجود، ترامپ به نظر میرسد که همچنان بر سیاست فشار حداکثری (maximum pressure) تأکید دارد، اما از طرفی از درگیری مستقیم و استفاده از نیروی نظامی بهعنوان آخرین گزینه یاد میکند.
این تعارضهای درونی، باعث ایجاد شکافهایی در سیاستهای ایران در داخل دولت ترامپ میشود و بهویژه در سطح اجرایی و تصمیمگیریهای کلان، نگرانیهایی را به وجود آورده است.
در نهایت، این اختلافات نشاندهندهی پیچیدگیهای فراوان در سیاستهای ایالات متحده در قبال ایران است.
اگرچه تیم ترامپ برای مقابله با تهدیدات ایران از رویکردهای مختلفی استفاده میکند، اما در نهایت، آنچه که در این مقطع زمانی مشخص است، ناتوانی در تصمیمگیری قاطع و واضح است.
شکافهای داخلی در تیم ترامپ، تهدیداتی که ایران برای ایالات متحده و متحدانش به وجود آورده است، و نیز قدرت نفوذ ایران در منطقه، همه عواملی هستند که در آینده ممکن است تأثیرات زیادی بر سیاستهای ایالات متحده در قبال ایران داشته باشند.