بازگشت به بگرام؛ آیا رویای ترامپ در آستانه تحقق است؟
به گزارش مشرق،کانال تلگرامی اندیشکده تهران در مطلبی با عنوان بازگشت به بگرام؛ آیا رویای ترامپ در آستانه تحقق است نوشت:
در هفتهای که گذشت گزارشهایی غیررسمی از فرود چندین فروند هواپیمای باری C17 ایالات متحده در پایگاه هوایی بگرام در افغانستان مخابره شد.
پلتفرمهای ردیابی پرواز نیز تردد این هواپیماها را تایید میکنند.
براساس گزارشهای منتشر شده علاوه بر انتقال تجهیزات و تسلیحات، چندین مقام امنیتی آمریکایی همچون معاون سازمان سیا نیز در جریان این تحول مهم به بگرام سفر کرده اند.
با این حال، ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان، ادعاها درباره حضور نیروهای ایالات متحده در پایگاه بگرام را شایعه خوانده و تاکید کرده است که افغانستان اجازه چنین اقدامی را به هیچ کشوری نخواهد داد.
مختصات پایگاه هوایی بگرام
پایگاه هوایی بگرام در نزدیکی چاریکار، مرکز ولایت پروان، واقع شده است و کمتر از دو ساعت با کابل فاصله دارد.
این پایگاه در دهه ۵۰ میلادی توسط شوروی ساخته شد و پس از اشغال افغانستان توسط شوروی در سال ۱۹۷۹ نقش عملیاتی برجستهتری یافت.
ایالات متحده در جریان حمله به افغانستان در سال ۲۰۰۱ کنترل این پایگاه را به دست گرفت و به بازسازی و گسترش آن مبادرت نمود.
این پایگاه دو باند فرود با قابلیت پذیرش کلیه هواپیماهای نظامی و بمبافکنهای راهبردی برخوردار است و در مقطعی از جنگ افغانستان، این پایگاه پذیرای دهها هزار نیروی ائتلاف به رهبری آمریکا بود.
علاوه بر این، بازداشتگاه مخوفی نیز در این پایگاه وجود دارد که از آن با عنوان گوانتاناموی افغانستان یاد میشود.
تقویت دسترسی عملیاتی آمریکا
خروج از افغانستان علیرغم کاهش هزینههای سرسامآور جنگ، دسترسی نظامی-امنیتی ایالات متحده را نیز در منطقه کاهش داده است.
با ترک بگرام، عملیاتهای هوایی ایالات متحده در منطقه اکنون بر پایگاههای هوایی خلیج فارس همچون العدید اتکا دارد و از این حیث، اشراف عملیاتی این کشور در آسیای مرکزی اُفت قابلتوجهی داشته است.
در مسیر جبران این عدم دسترسی، جمهوریهای پنجگانه آسیای مرکزی با توجه به متغیر چین، روسیه و ایران در معادلات منطقهای بعید است با واگذاری پایگاه به آمریکا موافقت کنند.
در مقابل، موقعیت شکننده و توانایی محدود عملیاتی طالبان بستری مناسب برای تقویت ردپای آمریکا در آسیای میانه فراهم میکند.
احتمال شناسایی رسمی، تداوم کمکهای اقتصادی و تعهدات پنهان امنیتی مبتنی بر توافق دوحه مولفههای قدرتمندی است که ممکن است طالبان را به سوی اعطای چنین امتیازی سوق دهد.
رقابت ژئوپلیتیک آمریکا با چین
دونالد ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی خود بر این نکته تاکید داشت که بازگشت به بگرام در راستای مهار چین به عنوان مهمترین هدف راهبردی آمریکا ضرورت دارد.
وی در موقعیتهای مختلف با اشاره به وسعت و امکانات این پایگاه، از فاصله یک ساعته این پایگاه با تاسیسات نظامی چین در سین کیانگ به عنوان مزیتی مهم صحبت نموده و مدعی حضور نیروهای نظامی چین در این پایگاه پس از خروج آمریکا شده است.
پس از خروج آمریکا، روابط گستردهای میان چین و طالبان برقرار شده است.
چین نسبت به ادغام افغانستان در طرح کمربند-جاده اشتیاق فراوانی نشان داده است و همزمان، تسلط بر منابع نفتی و معدنی افغانستان را دنبال میکند.
براساس برآوردها، افغانستان بیش از هزار میلیارد دلار ذخایر معدنی مختلف در اختیار دارد که در میان آنها میتوان به وجود یکی از بزرگترین ذخایر لیتیوم جهان نیز اشاره نمود.
عنصر کمیاب لیتیوم، با توجه به جایگاه برجسته در صنایع «های تک» یکی از حوزههای محوری در رقابت ژئوپلیتیک چین و آمریکا به شمار میرود.
در واقع، علیرغم تجربه برخی تهدیدات امنیتی، چین بیش از هر بازیگر دیگری از غیاب آمریکا در افغانستان منتفع شده است.
تحلیلگران معتقدند که فارغ از حضور یا عدم حضور نظامی در حال حاضر، چین مایل به تثبیت نفوذ امنیتی خود در افغانستان است و به ظرفیتهای پایگاه بگرام به عنوان یک سنگر راهبردی در آسیای مرکزی توجه دارد.
از این منظر، برای ایالات متحده بازگشت به این پایگاه پیروزی مهمی در رقابت با چین به شمار میرود.
در صورت تایید گزارشهای منتشره، باید مدعی شد که مهمترین رویای ترامپ در خصوص افغانستان محقق شده است.
ایالات متحده از حضور بیست ساله در افغانستان با هزینه دو هزار میلیارد دلاری و تلفات حداقل ۲۴۰۰ نفری سرخورده است و در صورت بازگشت به این پایگاه، به دنبال پیادهسازی یک الگوی جدید از مداخله راهبردی با هدف مهار رقبای منطقهای و در راس آن، مهار نفوذ رو به رشد چین خواهد بود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.