از «شائولین تا شام»؛ تلخیها و شیرینیهای زندگی یک شهید - تسنیم
کتاب «شائولین تا شام»، نوشته علیرضا کلامی با نگاهی به زندگی شهید محمد قنبریان، از شهدای مدافع حرم، از سوی انتشارات حماسه یاران منتشر شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «شائولین تا شام»؛ روایتهای زندگی شهید مدافع حرم، محمد قنبریان از سوی انتشارات حماسه یاران منتشر شد.
مخاطب در این اثر شاهد روایتهایی از زندگی شهیدی خانوادهدوست، ورزشکار، دست و دلباز ، کارمند بانک، اهل تفریح، کوهنوردی، پیاده روی طولانی و کمک به فقراء است با روحیه و خصلتهایی خاص که در 134 روایت و 160 صفحه به قلم علیرضا کلامی به رشته تحریر در آمده است.
شهید مدافع حرم، محمد قنبریان در 5 اردیبهشت سال 1350 در باغزندان شهرستان شاهرود استان سمنان به دنیا آمد.
دو برادر وی، احمد و محمود قنبریان در سالهای 1358 و 1361 به شهادت رسیدند؛ احمد، فرمانده عملیات سپاه گنبد بود که در غائله و درگیری ابتدای انقلاب در این شهر به شهادت رسید.
محمود نیز در سال 1361 در رقابیه به شهادت رسید و پیکرش مفقودالاثر است.
محمد در خانوادهای شهیدپرور رشد کرد و پس از اینکه دیپلم گرفت به استخدام بانک صادرات سمنان درآمد.
در سال 1375 با خانم پهلوان ازدواج کرد و در همان سال نیز به ورزشهای رزمی روآورد.
با آشنایی با ورزش یوگا، محمد همه رشتهها را رها کرد و پس از طی مراحل ابتدایی و حرفهای در تهران، مربی این رشته شد و اولین باشگاه را در سمنان به صورت محدود راهاندازی کرد.
وی سالها در این ورزش تمرین کرد و در صدد بود در اولین فرصت برای آموزشهای تکمیلی به معبد شائولین چین و هندوستان برود.
اما وقتی مسئله سوریه پیش آمد، تمام محاسبات ذهنیاش به هم خورد.
در سال 1393 وقتی شنید دشمن در صدد حمله به حرمهای مقدس حضرت زینب سلام الله علیها و رقیه سلام الله علیها بود، در خواست کرد اجازه دهند به آنجا اعزام شود؛ ولی مدیریت بانک با اعزام ایشان مخالفت کرد.
با این حال شهید قنبریان پس از یکی دو سال اصرار، در فروردین 1395 در شرایطی که دو ماه مرخصی بدون حقوق نوشته بود، از کار در بانک دست کشید و به سوریه شتافت و در منطقه خناصر سوریه به شهادت رسید.
داستان رشادت این شهید در منطقه نیز بینظیر است.
در خاطرات آمده است که پس از 10 روز حضور در منطقه خناصر و حمله داعش، نیروها مجبور به عقبنشینی میشوند؛ ولی شهید قنبریان با اجازه فرمانده، در نوک منطقه درگیری باقی میماند و با چندین نیروی تیپ فاطمیون و رسمی سپاه، مقاومت میکنند تا نیروها فرصتی برای عقبنشینی داشته باشند.
این شهید بارها و بارها در کلمات خود اذعان کرده بود که «شهید میشوم» و مرا در کنار برادرانم دفن میکنند.
شهید قنبریان خصلتهای جالبی داشت؛ از بخشش بیچشمداشت و عجیب، تا درمان مشکلات مَفصَلی و بدن پس از آشنایی با ورزش یوگا.
البته روحیات شهید پس از آشنایی با مدافعان حرم و ماجرای سوریه تغییر میکند.
همچنین ایشان در سال 1392 تصادفی داشتند که در آن به صورت معجزهآسایی زنده میماند.
خودش میگفت: «رفتم برزخ و برگشتم.» این شهید پیش از شهادت بارها گفته بود که برادرانم را در خواب دیدهام و به من گفتهاند «درب شهادت باز است، زودتر بیا!» یعنی در تقدیر ایشان شهادت نوشته شده بود نه مرگ طبیعی.
پس از شهادت شهید محمد قنبریان، داعش منطقه خناصر را به مدت دو سال تصرف میکند.
در این مدت اثری از شهید قنبریان نبود.
شایعاتی از اینکه او به ترکیه رفته و از آنجا به اروپا فرار کرده و امثالهم بسیار زیاد بود!
تا اینکه خانواده یک روز در تهران از شهید حاج قاسم سلیمانی میخواهد که تکلیف محمد را برایشان روشن کند و از او خبری برایشان بیاورد.
دو ماه بعد، در تفحصی که در منطقه خناصر صورت گرفت، قطعاتی از پیکر به همراه کارتهای شناسایی این شهید پیدا و با آزمایش دیانای محرز شد که پیکر، پیکرِ شهید قنبریان است و او در آن تاریخ به شهادت رسیده است.
این شهید سه سال مفقود بود و در اسفند 1397 پس از بازگشت به وطن و تشییع در سمنان و شاهرود، بنا به درخواست خودش در کنار برادرانش به خاک سپرده شد.
این شهید اولین شهید مدافع حرم بانک صادرات استان سمنان و کشور است و تاکنون از ایشان کتابی چاپ نشده بود.
انتهای پیام/