مذاکرات؛ مستقیم از نظر آمریکا، غیرمستقیم از منظر ایران
مهره چینی ایران، نمایش قدرتی در جهان بود و این پیام را مخابره کرد که ایران نه تنها گزینههای ایالات متحده را انتخاب نکرد، حتی او را برای مذاکره مستقیم هم شایسته برنمیشمارد.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد جواد حبیبی بابادی* - به گفته آقای جان ایکنبری (دانشمند سیاسی و استاد دانشگاه شیکاگو)، آمریکا هم از درون و هم از بیرون در حال سقوط است.
اینطور به نظر میرسد خود دولت آمریکا نیز به این موضوع پی برده و به زعم خود، درحال بازتولید هژمونی خویش است و در روند بازتولید، برای هرکشور تصمیماتی اتخاذ کرده است و طبق برنامه عمل میکند.
آقای ایکنبری اضافه میکند، ایالات متحده آمریکا، چین را رقیب اقتصادی و روسیه را رقیب نظامی و تسلیحاتی خویش میداند.
وی همچنین در این بین، از ایران هم اسم میبرد و از آن، باعنوان رقیب ایدئولوژی آمریکا یاد میکند.
برنامه ایالات متحده در خصوص چین، اعمال تعرفه و در خصوص ایران، برنامهی در منگنه قرار دادن نظام، بین دو گزینه مذاکره یا جنگ را در دستور کار قرار دادهاست و بسیار تأکید دارد که اگر مذاکره نشود، راهی جز گزینه نظامی نخواهد داشت.
محل مذاکره را هم کشور امارات درنظر میگیرد تا به جهان بگوید "ایران، گزینهای را انتخاب خواهد کرد و در زمینی بازی میکند که من تعیین میکنم".
جمهوری اسلامی، اما ورق را برگرداند؛ گزینهای را انتخاب کرد و کشوری را محل مناظرات مدنظر قرارداد که هیچکدام، آنی نبود که آمریکا میگوید.
مذاکرات غیرمستقیم، در کشور عمان و موضوع بحث، تنها مسئله هستهای خواهد بود.
موضوعی که دو طرف مذاکره کننده، درخصوص آن نظر مشترک دارند.
جمهوری اسلامی مخالف تولید سلاح هستهای است و ایالات متحده آمریکا هم تأکید دارد که نخواهم گذاشت ایران به این سلاح دستیابد.
مهره چینی ایران، نمایش قدرتی در جهان بود و این پیام را مخابره کرد که جمهوری اسلامی، نه تنها گزینههای ایالات متحده را انتخاب نکرد، حتی او را برای مذاکره مستقیم هم شایسته برنمیشمارد.
همچنین ضربهای بر پیکره ایران هراسی وارد آورد و حسن نیت جمهوری اسلامی را بر همگان آشکار ساخت و عملا، آمریکا را مستأصل و نیازمند مذاکره با ایران نشان داد.
پیام دیگری که حرکت دیپلماتیک ایران برای جهان داشت و اشاره به آن خالی از لطف نیست، این است که مذاکره از نظر ایران، نه امر مطلق است و نه حرام مطلق.
راهبرد خود را پیش میبرد، اما درهای گفتوگو هم باز است.
پس از اتخاذ این راهبرد دیپلماتیک توسط جمهوری اسلامی، بههم ریختگی در داخل ایالات متحده و میان همپیمانانش به وضوح قابل مشاهده است.
برخی، دولت را از مذاکره با ایران نهی میکنند و آن را بیفایده میدانند؛ برخی خواهان ادامه مذاکرات هستند و برخی مانند نخست وزیر رژیم صهیونیستی، به دنبال فشار بر دولت آمریکا، جهت گسترش موضوع مذاکرات از هستهای، به خلع سلاح ایران میباشند.
در اینجا، ایالات متحده، با سردرگمی، پیوسته در تلاش است تا اولا، اتحاد داخلی را حفظ کند و درثانی، برداشتهایی که به سبب مخابره شدن پیام ایران در ذهنها نقش بسته است را به نفع خود تغییر دهد و با اصحاب رسانهای خویش، به دنبال القای قدرت خود، در افکار عمومی میگردد تا دست برتر را از ایران، حداقل در امر رسانه بگیرد.
لذا، مقامات این دولت، خصوصا شخص رئیس جمهور، در تلاش هستند تا مذاکرات مستقیم را بر ایران تحمیل کنند و بهطور مرتب در رسانه ها، اشاره به مستقیم بودن مذاکرات دارند و نه غیرمستقیم بودن آن.