خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 26 فروردین 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

داستان سیدحسن نصرالله -24|نبرد هتل‌ها در «عروس خاورمیانه» - تسنیم

تسنیم | بین‌الملل | دوشنبه، 25 فروردین 1404 - 17:53
خبرگزاری تسنیم در مجموعه مقالاتی به بازخوانی «زندگی و زمانه سیدحسن نصرالله» رهبر شهید و اسطوره ای حزب الله لبنان و محور مقاومت می پردازد. در این شماره، بحث «شروع نبردهای خیابانی در بیروت» را ادامه می دهیم.
كتائب،رشيد،لبنان،كرامي،بيروت،هتل،نيروهاي،جنگ،نبرد،حزب،داخلي، ...

خبرگزاری تسنیم طی سلسله‌یادداشت‌هایی به بازخوانی فراز و نشیب زندگی رهبران مقاومت اسلامی لبنان می‌پردازد.
در همین راستا بازخوانی حیات سیدحسن نصرالله رهبر شهید و اسطوره‌ای حزب‌الله لبنان و نقش وی در بالندگی محور مقاومت با عنوان «زندگی و زمانه سیدحسن نصرالله» در قالب مجموعه مقالاتی منتشر خواهد شد و حالا قسمت بیست و چهارم آن پیش روی شماست.
پیش͏‌تر توضیح داده͏‌ایم که جنگ داخلی لبنان را باید نقطه عطف زمانه «سیدحسن نصرالله» دانست که مسیر زندگی وی را تغییر داد.
اولاً «حزب‌‎الله لبنان» و شمایل فعلی «مقاومت اسلامی لبنان» نتیجه مستقیم ـ و به تعبیری: فرزند ـ جنگ داخلی لبنان است؛ ثانیاً شخص سیدحسن نصرالله نیز زندگی‎اش در اثر این جنگ داخلی کاملاً دگرگون شد.
در اثر این جنگ، خانواده‎اش از بیروت به جنوب بازگشتند و نهایتاً سیدحسن راهی عراق شد تا با شهید «سیدعباس موسوی» آشنا شود و در مسیر جهاد و مقاومت قرار گیرد.
نمایی از ساختمان ویران شده هتل هالیدی این بیروت؛
با گذشت 50 سال از «نبرد هتل‌ها» هنوز ساختمان هتل هالیدی این ویران است!
در فصل دوم این سلسله‌مقالات، طی قسمت‎های چهارم تا بیست و یکم به بررسی ریشه‎های جنگ داخلی لبنان پرداختیم.
در این راستا، از زمینه‌های تاریخی و اجتماعی جنگ داخلی شروع کرده و در ادامه به نقش کشورهای خارجی در آن پرداختیم.
در این میان به جریانشناسی طرفین اصلی درگیری را مورد توجه قرار داده و به صورت خاص دو قطب اصلی یعنی «حزب کتائب» به عنوان محور «راست افراطی مارونی» و «کمال جنبلاط، رهبر حزب سوسیالیست پیشرو» به عنوان محور «جناح چپ» را معرفی کردیم.
از قسمت بیست و دوم وارد فصل سوم این سلسله‌یادداشت شدیم که به بازخوانی «وقایع مهم روزهای ابتدایی جنگ لبنان» اختصاص دارد.
در این‌جا به صورت خاص وقایعی مد نظر است که به صورت مستقیم بر روی زندگی شخصی و خانوادگی شهید سیدحسن نصرالله اثر گذاشت.
در این فصل تمرکز ما بر «تشریح وقایع تاریخی بر اساس ترتیب زمانی» است و از این منظر می‌توان قسمت نهم با عنوان «فاجعه بزرگ عین الرمانة» را به عنوان مقدمه این فصل در نظر گرفت.
در قسمت بیست و دوم به موج ترور و آدم‌ربایی در بیروت پرداختیم و توضیح دادیم که بعد از ترور «معروف سعد» و در ادامه «فاجعه عین‌الرمانة»، موج ترور و آدم‌ربایی سرتاسر لبنان و خصوصاً بخش غربی شهر بیروت را در بر گرفت.
در چنین بستری، گروه «المرابطون» در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که نهادهای امنیتی دولت به طور جدی حامی خرابکاران هستند و در نتیجه به صورت سرخود به «برج المر» حمله و آن‌جا را تصرف کرد.
در این قسمت، به ادامه این ماجرا می‌پردازیم.
هرچند باید در این میان به نخست‌وزیری «رشید کرامی» به عنوان مقدمه بحث اشاره کرد.
نخست‌وزیری «رشید کرامی» و تلاش برای ممانعت از جنگ
از ابتدای ماه ژوئیه 1975 برابر با 10 تیرماه 1354، «رشید کرامی» برای هفتمین بار به نخست‌وزیری لبنان رسید.
در قسمت‌های پیشین به صورت مبسوط در مورد رشید کرامی صحبت کرده‌ایم.
رشید کرامی دارای گرایشات مذهبی نسبتاً قابل توجهی بود و از سال 1958 دوستی عمیقی با قوم‌گرایان عرب و ناصری‌ها داشت.
در ژوئیه 1975 نیز در سایه فشار جنبش ملی لبنان و شخص «کمال جنبلاط» به نخست‌وزیری رسید.
{در مورد جنبش ملی لبنان و کمال جنبلاط در قسمت‌های پیشین به کرات صحبت شده است.
به عنوان نمونه می‌توان به قسمت بیستم با عنوان «افول چپگرایی، ظهور مقاومت اسلامی» مراجعه کرد.} در واقع ماجرا از این قرار بود که بعد از ترور معروف سعد و فاجعه عین الرمانة، نخست‌وزیر وقت (رشید الصلح) که از پیگیری پرونده جنایتکاران ناامید شد، به صورت اعتراضی استعفا داد.
بعد از استعفای رشید الصلح، رئیس جمهور وقت «نور الدین الرفاعی» را مأمور به تشکیل کابینه کرد.
نورالدین الرفاعی از فرماندهان سنی ارتش لبنان بود که مورد وثوق «اسکندر غانم» فرمانده وقت ارتش بود.
انتخاب وی با مخالفت سرسختانه جنبش ملی لبنان مواجه شد و او مجبور شد کم‌تر از 40 روز بعد جای خود را به «رشید کرامی» بدهد.
رشید کرامی در کنار کمال جنبلاط
دوره نخست‌وزیری رشید کرامی مقارن با اوج‌گیری موج گروگان‌ها و تیراندازی‌ها در بیروت بود.
رشید کرامی با استفاده از تجارب قبلی تلاش کرد نظر رئیس‌جمهور وقت (سلیمان فرنجیه) را جلب کرده و با همکاری یکدیگر مانع میدان‌داری افراطیون شوند.
با این حال چالش‌های وی با اداره رکن دوم ارتش هم‌چنان ادامه یافت که شرح آن در کتاب «رکن دوم؛ حاکم در سایه» (المکتب الثانی: حاکم فی الظل) نوشته «نقولا ناصیف» به تفصیل آمده است.
علت اختصاص این بند به «رشید کرامی» در این بود که بدانیم در جریان درگیری‌های موسوم به «نبرد هتل‌ها» رشید کرامی نقش مهمی ایفا کرد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
اهمیت بخش (القطاع) چهارم بیروت
در قسمت پیشین نوشتیم که بعد از عقب‌نشینی نیروهای حزب کتائب از برج المرء، «بشیر الجمیل» و «ویلیام (ولیم) حاوی» نیروهای زیادی را به این منطقه فرستادند تا در هتل‌ها و ساختمان‌های بخش (القطاع) چهارم بیروت مستقر شوند.
اهمیت بخش چهارم بیروت در این بود که اصلی‌ترین پایگاه حزب کتائب در بیروت محسوب می‌شد.
در واقع در انتخابات‌های پارلمانی لبنان، مسیحیان این منطقه به حزب کتائب رأی می‌دادند و از نظر سیاسی، در زمره مسیحیان افراطی محسوب می‌شدند!
این در حالی است که از قرن‌ها قبل در این منطقه، مسیحیان در کنار مسلمانان و یهودی‌ها زندگی می‌کردند و از این منظر مسئله مهمی متوجه آنان نبود؛ اما تبلیغات خاص حزب کتائب و پیمان سه‌جانبه باعث شده بود تا افراطیون راستگرای مارونی در این منطقه از رأی بالایی برخوردار باشند.
به همین نسبت، این منطقه از نظر آدم‌ربایی و قتل نیز در وضعیت نگران کننده‌ای بود و فالانژها تلاش می‌کردند تا برای خود قلعه مستحکمی – از نظر بافت جمعیتی - در آن‌جا بنا کنند!
از طرف دیگر بخش چهارم در قسمت غربی پایتخت لبنان قرار داشت و اصلی‌ترین منطقه سکونت مسیحیان در غرب بیروت به حساب می‌آمد.
نبردهای خیابانی در بخش چهارم بیروت، عملا این بخش را به میدان جنگ تبدیل کرد
در واقع حزب کتائب با ارسال گسترده نیرو به منطقه چهارم، قصد داشت از طرفی مانع سقوط کل منطقه به دست چپگرایان شود و از سوی دیگر نیز خود را برای نبرد طولانی‌مدت و بازپس‌گیری برج المر آماده کند.
در مقابل نیروهای مرابطون نیز تلاش کردند مانع تحرک نیروهای کتائب و استقرار تثبیت موقعیتشان شوند و به این ترتیب جنگ خیابانی به اوج خود رسید.
زبانه کشیدن جنگ داخلی با استقرار شبه‌نظامیان مارونی در هتل‌ها
در آن زمان، مرسوم‌ترین الگوی نبرد شهری این بود که تک‌تیراندازها در ساختمان‌های بلند مستقر شده و دشمن خود را در خیابان یا سطوح پایین‌تر هدف قرار می‌دادند.
بافت ساختمان نیز ضربه‌گیر یا سپر حفاظتی مناسبی بود تا تک‌تیراندازان به راحتی هدف دشمن خود قرار نگیرند.
به همین جهت نیروهای کتائب نیز در ساختمان‌های بلند مانند هتل‌ها مستقر شدند.
هتل «هالیدی این» بیروت
بعد از سیطره مرابطون بر برج المر، نیروهای کتائب در دو ساختمان مرتفع «هتل هالیدی این» و «فینیسیا» سنگرگیری کردند
در روز 26 اکتبر یعنی دو روز بعد از سیطره مرابطون بر برج المر، تک‌تیراندازهای حزب کتائب با استقرار در دو برج بلند «رزق» و «الأشرفیة» برج المر را زیر آتش تیربار شدید قرار دادند.یک روز بعد، تکاورهای حزب کتائب در ساختمان‌های مرتفع هتل‌های «هالیدی این» (Holiday Inn Beirut) و «اینتر کونتیننتال فینیسیا» (InterContinental Phoenicia Beirut) مستقر شدند.
به موازات آن نیروهای «نمور الأحرار» که در آن زمان تحت فرماندهی «دانی شمعون» فرزند کمیل شمعون بودند، در هتل «سان جورج» (St George Hotel) سنگرگیری کردند.
در چنین شرایطی نبرد میان طرفین بسیار جدی شد و نیروهای کتائب و نمور الأحرار تلاش می‌کردند تا برج‌المر را پس بگیرند؛ اما در مقابل نیروهای مرابطون در ساختمان بلندتری سنگرگیری کرده و مواضع خود را حفظ کردند.
هتل سان جورج بیروت
شبه‌نظامیان «نمور الاحرار» در خلال نبرد هتل‌ها در این هتل مستقر شدند
در چهارمین روز نبرد در بخش (القطاع / المقاطعة) چهارم بیروت، یک اتفاق مهم در بخش شرقی پایتخت رخ داد.
در این روز، یک خودروی متشکل از شبه‌نظامیان مسلمان به ساختمان پارلمان در «میدان ستاره» بیروت حمله کرده و پله‌های ورودی آن را زیر آتش قرار دادند.
در اثر این تیراندازی، یکی از محافظین شخصی «پی‌یر جمیل» کشته شد.
مهاجمین، شعارهایی سر دادند که تردیدی باقی نمی‌ماند مسلمان باشند و در فضای آن روز این تلقی وجود داشت که این ترور از سوی گروه‌های فلسطینی صورت گرفته باشد.
به این ترتیب، نیروهای کتائب انگیزه مضاعفی پیدا کردند تا به اردوگاه‌های آوارگان فلسطینی حمله کنند.
تلاش‌های رشید کرامی برای آتش‌بس
بعد از 5 روز درگیری خیابانی بسیار شدید، نیروهای مرابطون موفق شدند جاده‌های ارتباطی میان سه هتل محل استقرار گروه‌های افراطی مارونی را تصرف کنند؛ اما هم‌چنان داخل این هتل‌ها در سیطره «کتائب» و «نمور الأحرار» باقی مانده بود.
در این وضعیت، در روز 29 اکتوبر 1975 برابر با هفتم آبان‌ماه 1354، «رشید کرامی» به عنوان نخست‌وزیر با جلب نظر فرمانده ارتش و رئیس جمهور، ایده آتش‌بس موقت را مطرح کرد.
روزنامه راستگرای «النهار» از تلاش یاسر عرفات همراه با رشید کرامی و کمال جنبلاط برای آتش‌بس خبر می‌دهد.
همین نکته نشان می‌دهد راستگرایان افراطی مانند حزب کتائب با آتش‌بس مخالفت می‌کردند
در این زمینه، رشید کرامی دو مرحله آتش‌بس را مطرح می‌کرد.
نخست، آتش‌بس فوری بود تا توریست‌های خارجی و گردشگران از هتل‌ها خارج و به مناطق امن منتقل شوند.
واقعیت این بود که نیروهای کتائب و نمور الأحرار برای استقرار سریع در هتل‌ها، از گردشگران خارجی به عنوان «سپر انسانی» استفاده کرده و در حالی که هنوز توریست‌ها در هتل حضور داشتند، سه هتل فوق‌الذکر را تصرف و در آن‌جا سنگرگیری کردند.
به صورت مشخص در هتل «هالیدی این» که بشیر جمیل فرزند پی‌یر جمیل شخصاً در آن حضور پیدا کرده بود، بیش از 200 توریست خارجی حضور داشتند!
بعد از خروج گردشگران خارجی و کارمندان داخلی هتل، نیروهای کتائب به مناطق اطراف هتل حمله کردند تا راه را برای تردد باز کنند و به این ترتیب بار دیگر درگیری خیابانی در بیروت اوج گرفت.
تلاش‌های کتائب برای باز کردن راه‌ها نتیجه‌بخش نبود؛ اما تلفات قابل توجهی به مرابطون هم وارد شد.
در این مرحله، منابع حزب کتائب مدعی هستند گروه‌های فلسطینی نیز در خیابان‌های منتهی به این سه هتل، به کمک مرابطون آمدند تا نقشه کتائب را ناکام بگذارند.
شکست این آتش‌بس باعث نشد تا رشید کرامی از تلاش‌های خود دست بکشد.
او بعد از جلب نظر فرمانده ارتش، ایده واگذاری سه هتل و ساختمان برج المر به «نیروهای امنیت داخلی» (مستقل از ارتش) و آزادی تردد شهروندان غیرنظامی در بخش چهارم بیروت با هدف آرام‌سازی خیابان‌ها و معابر را مطرح کرد.
در این مرحله، مرابطون با ایده نخست‌وزیر موافقت و آمادگی خود را برای خروج از برج المر اعلام کرد؛ اما کتائب این ایده را غیرقابل پذیرش خواند و حاضر نشد تا هتل‌ها را ترک کند!
به این ترتیب، تلاش‌های رشید کرامی برای ایجاد آتش‌بس به شکست انجامید.
شبه‌نظامیان گروه‌های راستگرای افراطی مارونی، سه هتل به ویژه هتل هالیدی این را اشغال کردند
مرحله اول «نبرد هتل‌ها» در این‌جا به پایان رسید.
در ماه نوامبر، نبرد خیابانی و تیراندازی به سمت مسلحین سنگرگیری کرده در ساختمان‌های بلند هم‌چنان ادامه داشت؛ اما اتفاق ویژه و تکان دهنده‌ای رخ نداد!
اما 30 نوامبر رخداد جدیدی به وقوع پیوست که جنگ داخلی لبنان را وارد مرحله تازه‌ای ساخت.
این موضوع را در قسمت‌های آینده شرح خواهیم داد.
جمع‎بندی
«نبرد هتل‌ها» در این مرحله در قالب نبردهای چریکی و تک‌تیراندازهای مستقر در ساختمان‌های بلند دنبال می‌شد.
با این حال، نبرد هتل‌ها باعث شد تا به مدت نزدیک به 5 هفته، یکی از بخش‌های مهم پایتخت لبنان به میدان نبرد روزمره تبدیل شود.
همین موضوع عملاً فضای داخلی لبنان را به سمت جنگ نهایی سوق داد و آن را اجتناب‌ناپذیر ساخت.
در این میان، «رشید کرامی» نخست‌وزیر وقت تلاش زیادی از خود نشان داد تا در آخرین لحظات شدت تنش را مهار کرده و مانع وقوع جنگ داخلی شود؛ اما بی‌پروایی و تهور حزب کتائب تلاش‌های وی را به شکست کشاند.
شبه‌نظامیان کتائب در کنار نمور الأحرار، گروه‌هایی بودند که حتی از توریست‌های خارجی نیز به عنوان سپر انسانی استفاده می‌کردند و در این زمینه بی‌پروایی آنان برای نبرد امر غریبی نبود.
انتهای پیام/