فیلمساز کردستانی: هفته هنر انقلاب؛ فرصتی برای بازخوانی هویت هنر متعهد
سنندج- فیلمساز کردستانی گفت: هفته هنر انقلاب فرصتی برای بازخوانی هویت هنر متعهد است و فیلمنامه قوی و روایت صادقانه تاریخ از اهمیت ویژهای برخوردار است.

خبرگزاری مهر - گروه استانها: صلاحالدین فرجی، هنرمند باسابقه کردستانی در عرصه سینما و فیلمنامهنویسی، در آستانه هفته هنر انقلاب، در گفتوگویی با خبرنگار مهر در سنندج، به تشریح دیدگاههای خود پیرامون هنر انقلابی، چالشهای تولید آثار ارزشمند، نقش جشنوارهها و اهمیت حمایت از هنرمندان پرداخت.
وی ضمن تاکید بر اهمیت فیلمنامه قوی و روایت صادقانه تاریخ، هفته هنر انقلاب را فرصتی مغتنم برای دیده شدن دغدغههای هنرمندان این حوزه دانست.
به عنوان یک هنرمند فعال در عرصه سینما، بفرمائید هنر انقلابی و هنر اسلامی را چگونه تعریف میکنید و چه جایگاهی برای آن در جامعه قائل هستید؟
به نظر من، هنر انقلابی و هنر اسلامی دو روی یک سکه هستند.
هر دو ریشه در عشق به مردم، سرزمین و ارزشهای والای انسانی دارند و با زبان هنر، این مفاهیم را به مخاطب منتقل میکنند.
هنرمند متعهد با خلق زیباییها، در واقع روایتگر اتصال روح لطیف هنر با ارزشهای والایی است که میتواند فرهنگ را به شکلی هنرمندانه متحول کند و مضامین نو را در قالبی نو ارائه دهد.
شما بیش از یک دهه در عرصه سینما فعالیت داشتهاید.
چگونه وارد این حوزه شدید و چه چیزی برای شما در فیلمنامهنویسی جذابیت دارد؟
من با فیلمنامهنویسی وارد عرصه سینما شدم.
نوشتن برای من فرآیندی توأم با سختی و جذابیت است.
سخت از این جهت که وسواس زیادی در روایت و جزئیات دارم و میخواهم همه چیز به بهترین شکل ممکن بیان شود.
اما در عین حال، به شدت لذتبخش است؛ چرا که تنها کاری است که میتواند تمام وجود من را درگیر کند.
در طول نوشتن، من جهانها، شخصیتها و عناصر داستان را به نوعی زندگی میکنم و تجربه میکنم.
به نظر شما مهمترین عنصر یک فیلم موفق چیست؟
صلاحالدین فرجی: به نظر من، مهمترین عنصر هر فیلم، داشتن یک فیلمنامه با روایت درست، درک مناسب از موضوع و شیوه روایی صحیح همراه با یک ایده قوی است.
تا زمانی که نویسنده در مورد ایده و داستان خود پرسش نداشته باشد، امکان ندارد یک فیلمنامه درست از آب در بیاید.
سینما اساساً برای من تلاش برای پاسخ دادن به پرسشهایی است که از دل آنها پرسشهای دیگری خلق میشود.
وقتی فیلمساز خود پرسشی ندارد، چگونه میتواند پرسش بیننده را پاسخ دهد و او را قانع کند؟
با توجه به پیشرفت تکنولوژی و ورود مدرنیزاسیون به عرصه هنر، چه تأثیری را بر سینما شاهد بودهاید و آیا این تغییرات میتواند ماهیت هنر را دگرگون کند؟
بدون شک، تکنولوژی و مدرنیزاسیون با ورود به هر عرصهای، تغییراتی ایجاد میکنند که گاهی این تغییرات بنیادین و عمیق هستند و سینما هم از این قاعده مستثنی نیست.
اما سوال اصلی این است که این تغییرات چقدر جدی و عمیق هستند؟
و آیا امکان دارد این تغییرات ماهیت هنر را عوض کند؟
به نظر من در حوزه تولید و پروداکشن تغییرات جدی رخ داده است، اما ماهیت سینما که همان روایت و قصهگویی پرسشگرانه است، همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند.
در این زمینه بعید میدانم که هوش مصنوعی بتواند جای انسان را بگیرد.
هوش مصنوعی تحلیلگر و حیرتآور است، اما بیاحساس است و تجربه زیسته و درک از وجودیت ندارد؛ پس هیچگاه نمیتواند مثل انسان روایتگر و داستانسرا باشد.
شما به سینمای انقلابی اشاره کردید.
چه ویژگیهایی باید یک اثر سینمایی داشته باشد تا بتوان آن را در این ژانر قرار داد و چه نقشی میتواند در انتقال مفاهیم ایفا کند؟
سینما بدون پرسشگری اساساً شاید نام سینما داشته باشد، اما وقتی سینمای انقلابی، یا جنگی و یا هر نوع دیگر از سینمای محتوایی تولید شود، میتواند پرسشهای جدی و بنیادین مطرح کند و داستانسرا باشد.
این نوع از هنر میتواند در انتقال مفاهیم قوی عمل کند.
سینمای انقلابی باید سراغ پرسشهای جدی و ماهیتی از چرایی ارزشهای خود برود تا بیننده را درگیر و وادار به تفکر کند و در عین حال، انتقالدهنده ارزشها باشد.
آیا در فرآیند تولید آثار با موضوعات انقلابی یا دفاع مقدس، با چالشها یا محدودیتهایی مواجه شدهاید؟
بله، متأسفانه در بسیاری از موارد، ملاحظات شخصی و نه حاکمیتی و ملی، از سوی برخی افراد با تفسیر کاملاً شخصی از یک سکانس از فیلم که آن را حمل بر مقصود و برخی خط قرمزهای بیاساس قرار میدهند، منجر به تحت تأثیر قرار دادن کار فیلمساز میشود.
غالباً در بعد حاکمیتی هیچ مخالفتی وجود ندارد و حتی در بسیاری از موارد با آغوش باز از کار و هنر ما استقبال میکنند.
مثال بارزی که در حال حاضر به یاد دارم، مربوط به سکانسی از فیلم "برادران لیلا" از سعید روستایی است که بسیار تأثیرگذار و عمیق بود، اما افرادی در وزارت وقت ارشاد یک تفسیر کاملاً شخصی از آن سکانس داشتند، در حالی که اگر ده تفسیر برای آن سکانس وجود داشت، تفسیر مقصود وزارت دهمین تفسیر میبود.
به هر حال، ملاحظات حاکمیتی خیلی بازتر و بهتر شده است؛ اگر اعمال نظر غیر کارشناسی و شخصی اجازه بدهد، در این فضا خیلی بهتر و بیشتر میتوان کار کرد.
چرا به نظر شما فیلمهای انقلابی آنطور که باید نتوانستهاند مخاطب جوان را به خود جذب کنند و چه راهکاری برای این موضوع پیشنهاد میدهید؟
متأسفانه فیلمهای انقلابی نتوانستهاند مخاطب جوان را به خود جذب کنند و راهکار آن، بازنمایی دقیق از تاریخ انقلاب و جنگ است.
تا زمانی که ما به نام روایت ضد روایت تولید کنیم، مخاطب را پس میزنیم.
وقتی ما از یک پدیده به نام انقلاب، جنگ و دفاع مقدس صحبت میکنیم، وارد عرصه تاریخی شدهایم؛ یعنی واقعهای در گذشته.
اگر این بازنمایی گذشته دچار کوچکترین لغزش شود، مخاطب آن را پس میزند.
کسانی که انقلاب کردند الان زنده هستند، دیدهاند، شنیدهاند و تجربه کردهاند.
وقتی بازنمایی واقعیت تجربه شده توسط میلیونها انسان درست انجام نشود، روایت انجام شده از تاریخ به هیچ وجه با مخاطب ارتباط برقرار نمیکند.
من فکر میکنم اگر به سراغ بازنمایی دقیق و روایت دقیق از پیامدهای تاریخی برویم، بله، میتوانیم مخاطب را حفظ کنیم.
دو کار ارزشمند "ارتفاع پست" و "آژانس شیشهای" از جمله کارهای انقلابی بودند که بر کارهای من تأثیر گذاشتند.
در حال حاضر مشغول چه پروژهای هستید؟
در حال حاضر یک فیلمنامه آماده دارم که حدود یک سال است به دنبال تهیهکننده برای آن هستم.
این فیلمنامه روایت پیرمردی است که تمام اعضای خانواده ۸ نفره خود به جز یکی از پسرانش را در بمباران عراق از دست داده است.
داستان در سال ۲۰۰۲ روایت میشود، زمانی که آمریکا به عراق حمله کرد.
نقش جشنوارههای فیلم را در ارتقای کیفیت آثار سینمایی، به ویژه سینمای انقلابی، چگونه ارزیابی میکنید؟
جشنوارهها برای سنجش کیفی فیلمها دارای اهمیت زیادی هستند.
سینمای انقلابی اساساً غیرتجاری است و در نتیجه، جشنوارهها بستر خیلی مناسبی برای این نوع از فیلمها هستند.
کارهای خوبی هم شده است، ولی حقیقتاً ظرفیت این وجود دارد که جشنوارهها با همافزایی کیفیت خود را بالا ببرند.
شخصاً با جشنوارههای موازی مخالفم و فکر میکنم باید از کمیت به سمت افزایش کیفیت در جشنوارهها حرکت کنیم.
برگزاری هفته هنر انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید و چه تأثیری میتواند بر هنرمندان این حوزه داشته باشد؟
هفته هنر انقلاب یک زمان و فرصت مناسب و طلایی است تا افرادی که در این زمینه دغدغه دارند، بیشتر شناخته شوند و زمینه برای آنها فراهم شود تا به کارهایشان هویت بخشیده شود که این یک اتفاق مهم در این زمینه است.
به نظر شما مهمترین مشکل و مانع پیش روی تولید آثار هنری، به ویژه در حوزه سینما، چیست؟
مهمترین مشکل و مانع، بحث مالی در روند تولید اثر است.
متأسفانه چون سینما هنر گرانقیمتی است، مدام موانع مالی رمق فیلمساز را میگیرد.
نهادها و مسئولین باید این را در نظر داشته باشند که سینما با مابقی هنرها تفاوت ماهوی دارد.
یک نقاش با هزینهای به مراتب کمتر یک اثر هنری خلق میکند، یک شاعر یا مجسمهساز هم همینطور، اما سینما اینطور نیست.
پس انتظار داریم وقتی صحبت از تولید فیلم میشود، با بقیه هنرها مقایسه نشود.
البته همان قدر که هنر هزینهبردار است، به همان اندازه هم تأثیرگذار است.
توجه به نهادهای فرهنگی، هنری و ادبی میتواند اثرات گرانبهای زیادی را به جای بگذارد و حمایت از هنرمند یک رویداد فرهنگی عظیم را ایجاد میکند.
متأسفانه حمایت از هنرمندان چه در زمان حیات و چه پس از وفاتشان صورت نمیگیرد و این امر باعث ریزش در عرصه هنر و ادبیات میشود و همین بیتوجهی مسئولان جوانان را هم بیانگیزه و بیرمق میکند.