خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

شنبه، 30 فروردین 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

شوهرم را دوست دارم اما طلاق می‌خواهم

اعتماد | همه | جمعه، 29 فروردین 1404 - 17:41
سینا و سوگل زندگی آرامی داشتند اما در مدتی کوتاه تصمیم به طلاق گرفتند. سوگل برای اعتمادآنلاین از دلایل این جدایی می‌گوید.
سينا،زندگي،خواهرم،تصميم،جدايي،سوگل،طلاق

سینا و سوگل زندگی آرامی داشتند اما در مدتی کوتاه تصمیم به طلاق گرفتند.
سوگل برای اعتمادآنلاین از دلایل این جدایی می‌گوید.
کد خبر: 708470 | ۱۴۰۴/۰۱/۲۹ ۱۷:۳۰:۰۱
سینا و سوگل زندگی آرامی داشتند اما در مدتی کوتاه تصمیم به طلاق گرفتند.
سوگل برای اعتمادآنلاین از دلایل این جدایی می‌گوید.
*چه مدتی است با همسرت ازدواج کرده‌ای؟
سه سال.
*چطور با هم آشنا شدید؟
من و همسرم در جریان ازدواج خواهرم با هم آشنا شدیم.
سینا برادرشوهر خواهر من بود و این‌طوری شد که ما با هم آشنا شدیم و ازدواج کردیم.
*زندگی در این مدت چطور بود؟
من و سینا خیلی زندگی خوبی داشتیم و داریم.
ما واقعاً همدیگر را دوست داریم و زندگی خوبی هم با هم داریم اما مشکلاتی باعث شده تا از هم جدا شویم.
*چه مشکلاتی دارید؟
خواهرم و شوهرش ۱۰ سال قبل ازدواج کردند و چند ماه پیش بود که از هم جدا شدند.
جدایی آنها روی زندگی ما خیلی اثر گذاشته است.
آنقدر من و سینا اذیت شدیم که تصمیم گرفتیم طلاق بگیریم.
*زندگی شما چه ربطی به زندگی خواهرت دارد؟
مادرشوهرم خیلی من را اذیت می‌کند.
سینا هم مقابل مادرش نمی‌ایستد و می‌گوید نمی‌خواهد او را آزار بدهد.
از طرفی، در خانه پدری من هم شرایط بسیار سخت است.
سینا به خانه پدر من نمی‌آید، چون خواهرم از برادرش جدا شده است.
این وضعیت به شدت زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده است.
*چرا برای مدتی ارتباط خودتان را قطع نمی‌کنید تا همه چیز آرام شود؟
من ارتباطم را قطع کردم ولی سینا این کار را نکرد.
*خواهرت چرا از شوهرش جدا شد؟
ساسان وابستگی شدیدی به پدر و مادرش داشت.
اختلاف خواهرم با شوهرش هم به همین خاطر بود.
آنها با اینکه دو فرزند داشتند اما از هم جدا شدند.
چاره‌ای نبود، چون دیگر امکان ادامه زندگی با کارهایی که ساسان می‌کرد، وجود نداشت.
اما به هر حال من در زندگی مشترک خواهرم دخالتی نداشتم.
*شوهرت چطور؟
وقتی مساله طلاق خواهرم پیش آمد، سینا به من گفت ما باید زندگی‌مان را نجات دهیم اما نشد.
پدر و مادر سینا در زندگی فرزندان‌شان خیلی دخالت می‌کنند.
آنها آنقدر ما را اذیت کردند که تصمیم گرفتیم به خارج از کشور برویم اما نتوانستیم.
در نهایت تصمیم به جدایی گرفتیم.
*فکر نمی‌کنی پشیمان می‌شوید؟
نمی‌دانم، احتمال دارد پشیمان شویم، چون من شوهرم را بسیار دوست دارم اما همه چیز دوست داشتن نیست، وضعیت ما خیلی سخت شده است.
*نظر شوهرت چیست؟
او هم ناراحت است.
فعلاً تصمیم هر دوی ما جدایی است.