«پایتخت ۷»؛ مهم مثل خانواده
روزنامه آگاه در سرمقاله خود به سریال «پایتخت ۷» و روابط و مناسبات خانوادگی آن پرداخته و از نقش و جایگاه پدر تا شخصیت هما نوشته است.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه آگاه، با پایان فصل هفتم «پایتخت» این سریال از وجوه مختلف اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی بررسی می شود.
امیر اسماعیلی سردبیر روزنامه آگاه در سرمقاله امروز شنبه ۳۰ فروردین این روزنامه درباره «پایتخت» نوشته است.
امیر اسماعیلی در این باره نوشت:
«مجموعه هفتم پایتخت که از ایام عید روی آنتن شبکه یک رفته بود، به پایان رسید.
مجموعهای که اوایل خیلی محکم به نظر نمیرسید، اما با اضافهشدن بهرام افشاری بازیگر نقش بهتاش، مجموعه سروشکل بهتری پیدا کرد و به تبع، تماشاگران هم اقبال بهتری به پایتخت نشان دادند.
بعد از مدتها شاهد این بودیم که ساعت ۱۰ شب خیابانها خلوت میشدند، مصرف اینترنت به طرز چشمگیری کاهش مییافت و اسکرولکردن صفحههای اینستاگرام کم میشد.
نکته مثبت آن بود که انگاری هدف اصلی ساخت پایتخت جمعشدن دوباره اعضای خانواده کنار هم برای دیدن سریال بود.
چیزی که تجربهاش را با بار اول پخش سریالهایی مانند «امام علی»، «مختارنامه»، «ستایش» و… داشتیم و مدتها بود برنامه شبنشینیهای خانوادهها بر اساس زمان پخش سریال تعیین نمیشد.
اقبال مجموعه پایتخت از آن جایی شروع میشد که مردم سالها با شخصیتهای سریال اخت شده بودند و رفتارهای آنها را میشناختند؛ با تمثیل به اعضای خانواده خود، با کنش و واکنشهای بازیگران همذاتپنداری میکردند.
«پایتخت» سری جدید در ۲۲ قسمت پخش شد که در قسمتهای پایانی حسوحال مجموعه نیز شکل و حال بهتری پیدا کرد.
سکانس درخشان تقابل نقی معمولی و بهتاش فریبا که هر دو همدیگر را مقصر کارهای یکدیگر میدانستند، در حالی که هیچکدام مقصر نبودند و هر دو مدلول دال دیگری بودند، بسیار در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفت و بحثهای مختلفی شکل گرفت.
▪️این مجموعه از سه نظر متمایز بود:
اول: توجه به حرمت پدر خانواده.
در حالی که در جریانی خزنده در سینمای فعلی و مجموعههای نمایش خانگی، در حال نشاندادن شخصیت پدران خانواده بهعنوان مقصرین اصلی ناکامی و عقبافتادگی اعضای خانواده هستند، دفاع شخصیت هما سعادت از نقی معمولی بهعنوان پدر زحمتکش خانواده که با تمام مشقتها خانواده را به دندان کشیده و حتی از خودش گذشته تا فرزندانش را از آبوگل دربیاورد و هرآنچه در توانش است برای آنها بگذارد، زیبا و ارزشمند بود.
دوم: اصل مهم خانواده.
خانواده مهمترین مسئله در زندگی است.
خانواده پناه است و مأمن و محل آرامش.
خانواده نهادی است که واکسینه میکند اعضایش را در برابر هر آنچه در بیرون پیش میآید و اتفاق میافتد.
سری هفت «پایتخت» دائم این تذکر را برای مخاطب تکرار میکرد که باید به خانواده برگشت و هیچگاه آن را رها نکرد.
این همان فصل تمایز این مجموعه با مجموعههای نمایش خانگی است که بعضی از آنها را حتی با اعضای خانواده نیز نمیتوان به تماشا نشست؛ چون مانند مجموعه «آبان» در ذات نهاد خانواده و همبستگی بین آن را هدف گرفته است.
مجموعه «پایتخت» را بیواهمه و دغدغه با همه اعضای خانواده میتوان به تماشا نشست.
سوم: فصل مشترک ارادت همه ایرانیها، امام رضا (ع) است.
جایی که همه دلها پر میزند برای زیارتش و نفسکشیدن در صحن و بارگاهش.
حرمی که وقتی زوار به آن مشرف میشوند، هرکدام به زبان خود شرححال میدهند و قربانصدقه آقا امام رضا (ع) میروند.
مجموعه «پایتخت» به زیبایی این سری را به پایان رساند؛ در حالی که دستان شخصیتهای سریال به ضریح آستان رضوی گره خورده بود و دلخوریهایشان به مدد امام رضا (ع) از بین رفته بود.
جستوجو برای بلیت مشهد بعد از قسمت آخر بهشدت افزایش پیدا کرد و دلهای زیادی روانه حرم رضوی شد.
تلویزیون سرمایه ملی است و ایکاش با تدبیر و ساخت مجموعههایی که بیشترین شباهت و ارتباط با زندگی مردم را داشته باشد، این سرمایه تقویت شود.»