کلید خوردن اقدامات قهری رادیکالها با رفتاریهای سلبی/ محسن میردامادی: آماده روتوش ترامپ هستم!
اصلاحطلبان ساختاری با بهرهگیری از دوگانهسازی جنگ صلح و مظلومنمایی ساختاری، تلاش میکنند خود را به عنوان تنها نیروی عقلانی قادر به مدیریت بحرانهای ایران معرفی کنند.

*********
از امروز دور دوم مذاکرات ایران و امریکا در رم آغاز میشود؛ در آخرین دست از تحولات مرتبط با مذاکرات، از یک طرف عراقچی برای ارسال پیام رهبر انقلاب به پوتین راهی مسکو شد و متعاقب آن وزیر دفاع عربستان هم برای آخرین رایزنیهای منطقهای و تقدیم پیام پادشاه عربستان راهی تهران شد و با مقامات نظامی و نهایتا مقام معظم رهبری و رییسجمهور ایران هم دیدار کرد.
دور دوم مذاکرات در تهران همچنان موافقان و مخالفان سخت و سفتی دارد، محسن میردامادی از اصلاحطلبان نزدیک به رئیس دولت اصلاحات به ترسیم چهرهای جدید از ترامپ پرداخته و نوشته است:
در این دور از مذاکرات شرایطی به وجود آمده که فرصتها و تهدیدهای پیرامونی آن عریان و آشکارا نمایان شده است.
در گذشته شاید چنین شفافیتی در دورنمای آینده وجود نداشت.
امروز ایران در شرایطی است که یا باید به سمت یک تفاهم برود، راهحلی برای معادلات پیدا کند و دوران طولانی تنش را پشت سر بگذارد یا این احتمال وجود دارد که یک درگیری نظامی ناخواسته به ایران تحمیل شود.
البته معتقدم، در مجموع، احتمال درگیری نظامی بسیار ضعیف است اما از آنجا که این احتمال ضعیف در صورت وقوع، تبعات ویرانگری دارد، نباید آن را دستکم گرفت و لازم است به آن توجه کرد.
در بخش دیگری از این گفتگو آمده است:
این شرایط با گذشته متفاوت است.
قبلا هم بارها و بارها روسای جمهور امریکا از بودن همه گزینهها روی میز صحبت میکردند، اما همه میدانستند که این نوع تهدیدات جدی نیست.
در این دوره اما با اطمینان نمیتوان گفت که تهدیدات جدی نیست.
درحالیکه ترامپ با بازگشت به قدرت، از همان ابتدا لحن تهدیدآمیز و یکجانبهگرایانهای گرفته، اصلاحطلبان تلاش دارند تصویری غیرواقعی از ترامپ به عنوان "طرف قابل مذاکره" ارائه دهند.
غربگرایان همراه با رسانههای آمریکایی توپ را به زمین ایران میاندازند؛ به گونهای که هرکس نداند تصور میکند قلمشان ترجمه شده گزارشات و مقالات فاکس نیوز است، از بس که از بدعهد خواندن آمریکا دوری میکنند و به مذاکره کنندگان ایرانی برای دادن امتیاز بیشتر فشار میآورند.
دریغ از آنکه کمترین فشاری به آمریکا بیاورند و از آنها بخواهید انعطاف نشان دهد.
مثلاً برای حسن نیت هم که شده از ترامپ بخواهند چند تحریم را لغو کند یا مقداری از پولهای بلوکه شده ایران را آزاد کند.
بررسیها نشان میدهد که جریان اصلاحطلبان ساختاری در حال پیگیری یک پروژه شناختی چندوجهی برای ساخت قدرت هستند، روزنامه هممیهن در شماره امروز خود یادداشتی از حجاریان را منتشر کرده که خطوط فکری چپ رادیکال را نمایش میدهد؛ در بخشی از آن آمده است:
اصلاحطلبان در حاضر بهدلایل قهری ناچارند بهشکل سلبی با مسائل مواجه شوند.
یعنی در حوزه سیاست خارجی، باید تلاششان این باشد که با تولید گفتار سیاسی، و تا حد امکان تأثیرگذاری بر ساخت قدرت از بروز تنش و درگیری و جنگ جلوگیری کنند.
البته، تنشزایی و جنگطلبی مختص نیروهای بیگانه نیست.
واقعیت آن است که در پس ذهن جنگطلبهایِ وطنی ایدههایی خطرناک وجود دارد؛ یعنی زیست در فضای تحریم و جنگ مطلوب آنهاست.
حجاریان نوشته است:
درحالیکه توجه ندارند در صورت وقوع درگیری و جنگ لزوماً منطق جنگطلبهایِ وطنی حاکم نمیشوند و ممکن است از جعبه جنگ «پل برمر» و فرستادههای ویژه خارج شود.
کار اصلاحطلبی اما محدود به سیاست خارجی نیست و باید به مسئله «عدالت اجتماعی» توجه ویژه شود.
اصلاحطلبان ساختاری و غربگرایان داخلی با بهرهگیری از دوگانهسازی جنگ صلح و مظلومنمایی ساختاری، تلاش میکنند خود را به عنوان تنها نیروی عقلانی قادر به مدیریت بحرانهای ایران معرفی کنند.
این جریان از یکسو با القای فشار از سوی حاکمیت، بنای بر تقویت آنچه که جایگاه اپوزیسیونی خود می داند عمل میکند و از سوی دیگر با تولید هراس از جنگ و تشبیه فرجام احتمالی آن به تجربه عراق و افغانستان پل برمر و زلمای خلیل زاد، القائاتی را در سطح جامعه پیگری نمایند.
متن حجاریان صرفا یک گفتوگوی تحلیلی نیست؛ بلکه مانیفستی برای بازسازی نقش اصلاحطلبان ساختاری در میدان سیاسی ایران در آستانه دور جدید مذاکرات ایران و آمریکاست.
روح حاکم بر این متن، تلفیقی از فرار از مسئولیت تاریخی، بازتعریف طبقه مرجع، و عملیات نرم برای بازگشت تدریجی است.
حجاریان با عبور از روایت شکستهای قبلی، تلاش میکند مجددا اصلاحطلبی را بهعنوان راهحل مسائل بنیادین کشور معرفی کند.