آسیبشناسی یک رئالیتی شوء استمراری/شبکه خانگی نقش مهمی در داغ کردن بازی مافیا داشته است
افراط در مافیا بازی در شبکه خانگی موجب رونق فضای این بازی در افکار عمومی هم شده. بازی که در نهایت در بطن خود نوعی پنهان کاری و فریب و دروغ را ترویج می کند.

به گزارش مشرق، مستند مسابقهها یا همان رئالیتیشوها در سالهای اخیر رشد بیسابقهای داشتهاند که البته مخاطب خود را هم نیز رشد دادهاند و توجه به نمایش خانگی و برنامههایی از این دست را رونق دادهاند.
از طرفی، سوالی نیز مطرح است که رشد بیرویه برنامههای اینچنینی تا چه مدت نزد مخاطبان خریدار خواهد داشت؟
چرا که نمیتوان از این نکته مهم چشمپوشی کرد که تعداد فزاینده این رئالیتیشوهای مافیایی به راحتی میتواند تماشاگر را دلزده و سردرگم کند.
در حال حاضر، تقریبا همه پلتفرمها به جز نماوا یک یا دو بازی مافیایی در حال پخش دارند: آماری که شاید غیرمنطقی به نظر برسد.
تاریخچه مافیا
بازی گروهی مافیا یکی از جذابترین و محبوبترین بازیهای گروهی در دنیاست.
این بازی جزو پنجاه بازی برتر جهان محسوب میشود.
«دیمیتری دیویدف» از کشور روسیه خالق بازی مافیاست و اولین تاریخچه بازی گروهی مافیا به بهار سال ۱۹۸۶ میلادی برمیگردد؛ زمانی که دیویدف در دانشکده روانشناسی دانشگاه مسکو برای اولینبار، این بازی گروهی جذاب را اجرا کرد.
بعد از مدت زمانی کوتاه، بازی مافیا در کل دانشگاه معروف شد.
این بازی به کلاسهای درس، خوابگاهها و حتی اردوهای تابستانی نیز راه یافت.
این ایده و بازی آنچنان محبوب شد که بلافاصله در مدارس، کافهها، خانهها و کمکم همه جا فراگیر شد و کل روسیه را دربرگرفت.
بعد از آن نوبت کشورهای دیگر بود که میزبان اجرای چنین بازی جذابی باشند.
شبکه خبری وایرد شوروی نیز این تاریخچه را تأیید کرده، ولی زمان اجرا و خلق آن را سال ۱۹۸۷ بیان کرده است.
در دهه ۹۰ میلادی، این بازی به اروپا و آمریکا رسید و در این کشورها نیز طرفداران بسیاری پیدا کرد.
در آمریکا بازی گرگینه بیشتر محبوب شد.
این بازی نیز دقیقا مانند مکانیزم مافیاست با این تغییرات که شهروندان، روستاییان و مافیاها گرگینه هستند.
بازی ورولف را اندرو پلاتکین ابداع کرد و این بازی در آمریکا بسیار رواج یافت و محبوب شد و بهنوعی مکمل بازی مافیا بود.
مافیا در ایران
تاریخچه بازی مافیا در ایران نیز به اوایل دهه هشتاد برمیگردد.
مانند سراسر دنیا، ابتدا این بازی مختص به قشری محدود بود؛ ولی به مرور محبوب شد و طرفداران بسیار زیادی برای خود دست و پا کرد.
در حال حاضر کافهها، خانهها، دانشگاهها، حتی پارکها و طبیعت نیز میزبان گروههای بسیاری از نوجوانان و جوانان برای انجام این بازی شده است.
امروزه سراسر کشور بازی مافیا را میشناسند و به لطف رئالیتیشوها، این بازی جزئیات جذاب بیشتری نیز پیدا کرده است.
البته بازی مافیا توسط شرکتهای مختلفی به صورت کارتی و چاپی تولید شده است که نهتنها کار ما را برای بازی کردن راحت کردهاند، بلکه با قرار دادن شخصیتهای جدید و سناریوهایی فوقالعاده، هیجان بازی را دوچندان کردهاند.
شبکه خانگی و برنامههای مافیامحور
در سالهای اخیر، رئالیتیشوها به یکی از جذابترین محتواهای پلتفرمها تبدیل شدهاند و از همین روی، شاید بهتر باشد که به اولین متولیان این مسیر نیز اشارهای داشته باشیم.
مسیر مورد بحث را بیژن بیرنگ در شبکه خانگی با ساخت رئالیتیشوی «شام ایرانی» شروع کرد، اما در ادامه، این سعید ابوطالب بود که نبض کار را در دست گرفت و آثاری چون «رالی ایرانی» و فصول بعدی «شام ایرانی» را تولید و عرضه کرد.
فضایی که مخاطب را زود خسته کرد و مدام با نمونه های خارجی مقایسه شد و جذابیت خود را از دست داد.
در این زمان، لازم بود که ایدهای نو به فضا تزریق شود و از آنجایی که مسابقهها و خصوصا مسابقههای مستندگونه به مذاق مخاطبان خوش میآمدند، اینبار سعید ابوطالب به سمت «بازی مافیا» کشانده شد؛ بازی جذابی که در صورت اجرای درست میتوانست به یک محتوای بینظیر برای پلتفرمها تبدیل شود و این اتفاق، در اجرا نیز به بار نشست و یک بازی مافیا در قالب رئالیتیشو به نام «شبهای مافیا» عرضه شد و مورد استقبال مردم نیز قرار گرفت.
سعید ابوطالب این مسیر را در ادامه با ساخت دو فصل «پدرخوانده» و همچنین «ارتش سری» و«ضد» ادامه داد؛ اما او از فیلیمو جدا شد و گروهی جدید، ورژن تازهای از این بازی را با نام «شبهای مافیا، زودیاک» ارائه دادند.
در طول سالهایی که انواع و اقسام بازیهای مافیا در شبکه خانگی تولید میشد، تلویزیون هم رئالیتیشو «شهروند و مافیا» را روانه آنتن کرد.
این رئالیتیشو در همه این سالها با کمترین تغییر و البته نزدیکترین سناریو به بازی مافیا توانستند مخاطبان مدنظر خود را جذب کنند.
شهروند و مافیا
«شهروند و مافیا» به کارگردانی محمد رجایی، یکی از قدیمیترین رئالیتیشوهایی است که بر پایه بازی مافیا طراحی و ساخته شد.
این رئالیتی، نزدیکترین سناریو را به بازی مافیا دارد.
از همین رو است که مورد توجه مخاطبان قرار گرفت؛ آنقدر که به دلیل افزایش مخاطبانش، تولید و پخش آن از شبکه سلامت به شبکه نسیم منتقل شد.
رشد مخاطب سبب شد تا مدیران سیما نیز این بازی و فضای معمایی و جذابیتهای آن را جدی بگیرند.
در این رئالیتیشو، برخلاف اکثر آثار مشابه، افراد سرشناس حضور نداشتند و شرکتکنندهها غالبا از افرادی تشکیل میشدند که در کافهها به شکل حرفهای این بازی را انجام میدهند.
فصل اول این رئالیتیشو، با اجرای بهنام تشکر تولید شد و بعد از آن، علیرام نورایی جای او را گرفت.
حضور مردم عادی در این برنامه، طراحی استاندارد برای استقرار شرکتکنندهها و سناریوی ساده درعینحال جذاب، موجب شد تا این رئالیتیشو بهطور پیوسته برای مدتی طولانی روی آنتن تلویزیون برود.
شبهای مافیا
«شب های مافیا» ساخت یک رئالیتیشو بر پایه بازی «مافیا» بود که با توجه به محبوبیتی که این بازی پیدا کرده بود، مشخصا طرحی از پیش برنده بود که سعید ابوطالب با نکتهسنجی به سراغ آن رفت.
او که در زمینه ساخت رئالیتی تجربههایی چون «رالی ایرانی»، «شام ایرانی» و بسیاری دیگر را در کارنامه خود داشت، با شناخت دقیق این فضا، اینبار به سراغ بازی مافیا رفت و به اتفاق اتاق فکر خلاقش، سناریویی هوشمندانه و تقریبا آسان برای آن طراحی کرد تا مخاطب در کمترین زمان ممکن، بدون آنکه درگیر پیچیدگیهای بازی واقعی مافیا شود، بتواند با آن ارتباط برقرار کند.
طرحی که با اجرای محمدرضا علیمردانی و کامبیز دیرباز در عمل جواب داد و «شبهای مافیا» توانست در همان قسمتهای ابتدایی، مخاطبش را جذب کند.
این سناریو در فصل اول جواب داد، اما قطعا هر بازی باید رونق بگیرد و فکر جدیدی برای فصلهای بعدی خود داشته باشد؛ ولی تغییرات به درستی در این برنامه شکل نگرفت و همین موضوع موجب شد تا سادگی «شبهای مافیا» تبدیل به نقطه ضعف آن شود.
نسخه اول «شبهای مافیا» در سال ۱۳۹۹ توسط سعید ابوطالب در پلتفرم فیلیمو ساخته و البته با استقبال گسترده مخاطبان روبهرو شد و به هدف خود رسید.
انتخاب بازیکنانی با کیفیتهای مختلف بازی، جا انداختن اصطلاحات خاص مربوط به بازی در میان مخاطبان و هیجان زیادی که در ساخت و تدوین مجموعه برای تماشاگران تدارک دیده میشد، مهمترین نکات مثبت اولین فصل «شبهای مافیا» بودند.
پدر خوانده ۱
با کمرونق شدن «شبهای مافیا» و اتفاقاتی که در قسمتهای پایانی آن افتاد، سعید ابوطالب به این نتیجه رسید که اگر بخواهد براساس بازی مافیا، رئالیتیشوی دیگری بسازد، باید به سراغ سناریویی برود که به قوانین بازی مافیا نزدیکتر و پر افت و خیزتر باشد.
از همین روی، برای «پدر خوانده» سناریوی نزدیک به بازی اصلی طراحی شد.
«پدرخوانده» با اجرای کامبیز دیرباز و تغییراتی در نقشها و تواناییهای شرکتکنندگان ایجاد شد.
علاوه بر این، ایرادات اجرایی کار هم برطرف شد.
فاصله شرکتکنندهها نسبت به یکدیگر کمتر و ترکیب استاندارتر شد.
از این بازی بود که ماسک هم وارد بازی شد تا شرکتکنندهها به هنگام شب از آن استفاده کنند.
علاوه بر ای، طراحی صحنه و لباس نیز تغییر کرد و انجام تمرینات فشرده موجب شد تا مخاطبان شاهد بازیهای جذابی در فصل اول «پدر خوانده» باشند.
ارتش سری
نمونهای جدید از بازی مافیا به کارگردانی سعید ابوطالب با نام «ارتش سری» که عنوان یک فیلم سینمایی مهم در تاریخ سینما را یدک میکشید، شروع شد که تیم طراحی، با الهام از قوانین متنوعی که در بازی اصلی موجود است، سناریوی آن را طراحی کرده بودند.
در این سناریو شلیک شب حذف و به جای آن افراد مسلح میتوانستند در روز به بازیکنهای مشکوک شلیک کنند و این شلیک در روز و با چشمان باز، در واقع خلاقیت و برگ برندهای بود که موجب شد تا ارتش سری کمی جذابتر شود.
در این بازی قوانین دیگری هم اضافه شده بود که یکی از آنها قرار ملاقاتی بود که شرکتکنندهها با یکدیگر در یک اتاق مخفی میگذاشتند و این مخفیکاریها و رفت و آمدها، لااقل تصویر را از ایستایی خارج میکرد.
اما قوانین بازی و قابلیتهای برخی نقشها دارای پیچیدگیهای بود که در قسمتهای ابتدایی موجب سردرگمی مخاطب میشد.
شاید به همین دلیل بود که «ارتش سری» با وجود اینکه از گرداننده خوبی چون امیرعلی نبویان بهره میبرد، به توفیقی که مدنظر سازندگانش بود، دست پیدا نکرد.
«ارتش سری» اولین بازی مافیایی بود که دقیقا همان مافیا نبود و این جدید بودنش نکته مثبت آن شد.
اجرای نبویان به خوبی همگام با بازی بود و طراحی بازی با این ایده که بازیکنان میتوانند دوبهدو با هم مکالمه خصوصی داشته باشند، نکته جالب «ارتش سری» بود.
شبهای مافیا: زودیاک
«شبهای مافیا: زودیاک» اینبار بدون نام سعید ابوطالب (متولی همیشگی مافیا) اولین رئالیتیشو براساس بازی مافیا بود که در شبکه نمایش خانگی ساخته شد.
تیم جدید این رئالیتیشو با کارگردانی محمدرضا رضاییان و اجرای محمد بحرانی، با طراحی یک سناریوی جدید و اضافه کردن نقش مستقل به بازی تلاش کردند تا نمونه تازهای از مافیا را به نام خود ثبت کنند.
قابلیت شلیک در روز توسط بازیکنهایی که توسط تفنگدار مسلح شدهاند، همراه با قابلیتی که نقش مستقل در برخی شبها برای شلیک و حذف بازیکنها دارد، موجب شد تا سناریو در ظاهر جذاب باشد.
اما با وجود چنین سناریویی، بازیها دلچسب از کار درنیامد.
حضور بازیکنهای ناکاربلد در بازی و همچنین طراحی دکور اگرچه در نگاه اول جذاب بود، اما وسعت آن به بازی لطمه زد.
ضمن اینکه محمد بحرانی هم نتوانست آنطور که باید و شاید از پس کار بربیاید.
بحرانی جدیت لازم را در بیان و اجرای خود نداشت و حضور بازیگری کمدی همچون او برای این اجرای «شبهای مافیا» اساسا اشتباه بود.
این برنامه چندان رمقی نداشت و با وجود نقشهای خلاقانهای که اضافه شد، در رقابت با «پدرخوانده» چندین گام عقبتر قرار گرفت.
گفتنی است که در آخرین فصل حضور سعید ابوطالب بهعنوان کارگردان «شبهای مافیا» ادعای جدی تقلب در بازی مطرح شد که نکته بسیار مهمی برای یک مسابقه مستند بود.
احتمالا این اتفاق در جدایی ابوطالب از فیلیمو هم بیتأثیر نبود.
ناتو
در رئالیتیشوی «ناتو» با اجرای محمدرضا علیمردانی که رضایت ۹۸ درصدی مخاطبانش در فیلمنت را به همراه داشت، چند بازیکن حضور دارند و در طول مسابقه ۱۰ پرسش سخت و گاهی اوقات خندهدار از آنها پرسیده میشود و بازیکنان باید با هم به پاسخ درست برسند.
از میان این بازیکنان، یک نفر نقش «ناتو» را برعهده دارد.
«ناتو» کسی است که جواب تمام سوالات را از قبل میداند.
به غیر از بازیکنی که نقش ناتو را ایفا میکند، هیچکس (حتی مجری برنامه) از هویت این بازیکن اطلاعی ندارد.
«ناتو» در واقع یک رئالیتیشوی نقش مخفی بود که سعی میکرد کمدی هم باشد و بیشتر از آنکه بر معمابازی استوار باشد، بر سرگرمی و به وجود آوردن لحظاتی کمیک تکیه داشت و این نکته بود که «ناتو» را متفاوت میکرد.
از سوی دیگر اما، همین نکته مثبت، شبیه به یک شمشیر دو لبه، منفی هم قلمداد شد و به جای اینکه یک نوآوری به حساب بیاید، به یک چیز درهم و ناهمخوان شبیه شد؛ چراکه اساسا مخاطب یک بازی نقش مخفی آمده کمی هیجان ببیند و معما حل کند نه که در یک فضای دورهمی از چندین سلبریتی، عضوی جدا مانده باشد و سعی کند بخندد.
ضد
وقتی سعید ابوطالب از فیلیمو جدا شد «ارتش سری» را هم با خودش برد و در یک پلتفرم دیگر با عنوان «ضد» ادامه داد.
«ضد» یک حال و هوای خودمانیتر داشت که کمی متفاوتش میکرد.
اجرای واشقانی در «ضد» نیز هم خوب بود و هم بد: یعنی برخی کامل آن را پسندیدند و برخی اصلا دوستش نداشتند.
پدرخوانده ۲
سعید ابوطالب با فیلمنت «پدرخوانده» را ساخت که فصل اولش در یک انبار اسلحه در سیسیل و فصل دومش در یک کشتی میگذرد.
استفاده خلاقانه ابوطالب از شخصیتها و عناصر سینمایی یکی از شاخصههای اصلی کار اوست.
حضور زنده تاریخ سینما و عشق سینمایی در «پدرخوانده» بسیار دلنشین است.
هرچند این از ابتدا در «شبهای مافیا»ی او بود و بعدتر هم «شبهای مافیا»یی بدون او هم تم سینماییاش را حفظ کرد؛ اما این موضوع در فصل آخر که با تم دزدان دریایی کارائیب ساخته شد، مشهودتر از هر وقت دیگری بود.
البته طراحان بازی برای فصلهای بعد باید حواسشان به پیچیدگیهای بیش از حد و پسزننده این رویکرد باشد.
گفتنی است بازی مافیا جزو بازیهای سینمایی محسوب میشود و نقشها و عناوین از همان ابتدا الهامات سینمایی داشتهاند که توسط سازندگان این بازی کمکم پررنگتر شده است.
«پدر خوانده ۲» به ادعای تیزرهایی که از این رئالیتیشو پخش شده بود قرار بود اختتامیهای باشد بر همه رئالیتیشوهایی که بر مبنای بازی مافیا ساخته شده است.
اما برخلاف این ادعا «پدرخوانده ۲» به دلایلی چندین گام از فصل اول آن عقبتر ایستاد.
در این بازی ساید مستقل میتواند برخلاف فصل قبلی خودش به تنهایی برنده بازی شود.
اما چند عامل موجب شده تا این کاراکتر بیشتر باعث سردرگمی و طولانی شدن بازی شود از طرفی بازی را به انزوا بکشاند و از یک کار گروهی به کار فردی بدل کند.
نخست اینکه قابلیت شات کردن و حذف شرکتکنندهها در شب را ندارد، مورد دوم طلسم اوست که تشخیص آن کاملا شانسی است.
علاوه بر اینها لباسهای اغراق شده و دست و پا گیری که برای بازیکنها طراحی شده ارتباط مخاطب را با بازی کاملا کاهش داده و تمرکز مخاطب را مختل کرده بود.
البته در فصل جدید بازی پدرخوانده، یک نقش مستقل واقعی به بازی اضافه شده و شخصیت نوستراداموس هم از جریان بازی حذف شده بود.
الکلاسیکو: به روایت تسلا
رئالیتیشوی «الکلاسیکو: به روایت تسلا» یک مسابقه تلویزیونی ایرانی است که در نوروز ۱۴۰۴ از پلتفرم نماوا پخش شده و با الهام از بازی مافیا طراحی شده است.
این برنامه با اجرای سیامک انصاری، کارگردانی حمیده نهاندست و تهیهکنندگی مهدی داناییمقدم، فضایی پرهیجان و معمایی را خلق میکند که در آن شرکتکنندگان در قالب نقشهایی چون تسلا، چاپلین، اسکوبار، چرچیل و...
وارد رقابتی هوشمندانه و پر از تعاملات روانی میشوند.
استفاده از المانهای استدلال، نقشآفرینی و چالش ذهنی، باعث شده تا این رئالیتیشو از قالبهای معمول فراتر رفته و تجربهای متفاوت را برای بیننده رقم بزند.
نکته جالب اینجاست که معرفی قوانین بازی توسط هوش مصنوعی طراحی شده که نوآوری خاصی در قالب برنامههای تلویزیونی محسوب میشود.
حضور چهرههای شناختهشدهای از دنیای هنر از جمله مجید واشقانی، بهاره افشاری، شهرام قائدی، مهلقا باقری، نیما شاهرخشاهی، باربد بابایی، الهام اخوان، راوک فروغی و پیام احمدینیا، به جذابیت و پویایی برنامه افزوده و رقابتها را تماشاییتر کرده است.
«الکلاسیکو: به روایت تسلا» هر چهارشنبه ساعت ۸ صبح از نماوا منتشر میشود.
تلفیق هیجان، استراتژی و حضور بازیگران محبوب، این رئالیتیشو را به یکی از جذابترین آثار سرگرمی ایرانی در سالهای اخیر تبدیل کرده است.
افراط در مافیا بازی در شبکه خانگی موجب رونق فضای این بازی در افکار عمومی هم شده.
بازی که در نهایت در بطن خود نوعی پنهان کاری و فریب و دروغ را ترویج می کند و به نظر نمی رسد که دستاوردی برای فرهنگ عمومی جامعه داشته باشد.
منبع:صبح نو