«به رسم امانت» روایتی از شهید خوشنویسان به زبان مادر
کتاب «به رسم امانت» زندگینامه داستانی دانشجوی شهید حماسه هویزه «حسین خوشنویسان» به روایت مادر منتشر و وارد بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، این کتاب قصه دلتنگیها و صبوریهاست.
قصه تسلیم و رضا؛ قصه شهامت؛ قصه یک مهلکه سخت؛ قصه گمنامی.
قصه یک جوان خوش بر و روی خوشقامت و حکایت یک پیوند.
پیوند با یک خاک مقدس؛ با یک خاک نظرشده، قصه امانتی که به صاحبش بازگشت.
بلا آمد.
آن عربدهشان مست زدند به سیم آخر.
شنیها چین و شکن انداختند روی خاک و جلو آمدند.
حلقه محاصره تنگ و تنگتر شد.
شد حکایت صید و تور و صیاد.
اما چون حسینوار وارد معرکه شده بودند، حسینوار ایستادند و مقاومت کردند.
درس ایستادن، ماندن و مقاومت را اول بار همین دانشجوهای مهندسی پیرو راه امام مخابره کردند به همه جهان.
ثابت کردند که با دست خالی هم میشود مقابل زورگو ایستاد و به تسلیم شدن فکر هم نکرد.
عقب ننشستند.
تو بگو یک قدم.
حماسهای خلق کردند ماندنی و شنیدنی.
از همان حماسهها که سالها بعد آوازهاش پیچید...
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «روی کابینت پر بود از انواع سالاد و مخلفات سفره شام.
سر تکان داد.
از همانها که نشان تأسف دارند.
روی سالادی را که زهره به حُسن سلیقه آراسته بود به هم زد و گفت: زهره خانم، خدا توی آشپزخونه هم هست ها...
!
چرا این همه ریخت و پاش آخه؟!»
چند ماهی شده بود که بو و برنگ غذاهای خانه مشامش را پر نکرده بود.
به قول سیدمحمد قیافهاش شده بود شبیه نان و پنیر و هندوانه از بس شام و ناهار توی خوابگاه خورده بودشان.
اما موقع شام، نه حرص آمد سراغش، نه ولع.
از بین آن همه عطر و رنگ و لعاب، فقط یک جور غذا خورد.»
کتاب به رسم امانت به قلم لیلی زهدی در 200 صفحه زمستان 1403 توسط انتشارات روایت فتح منتشر و روانه بازار نشر شد.
انتهای پیام/