خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

پنجشنبه، 04 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

پاسخ به چند ابهام درباره گفتگوهای ایران و آمریکا/ آیا پرونده مذاکرات موشکی و منطقه‌ای روی میز قرار توافق گرفته است؟ / ۴ مرکز اصلی پخش اخبار و شایعات خاص درباره مذاکرات در کجاست؟

مشرق | سیاسی | چهارشنبه، 03 اردیبهشت 1404 - 21:40
باوجود لایه‌های متعدد گمراه‌کننده تهران نشان داده که از تجارب ارزنده برجام به‌خوبی درس گرفته است،شان دادن صورتی که توافق را از خط «عقب‌نشینی» به مرحله «بازیابی» جدید برساند یک هنر است!
ايران،آمريكا،مذاكرات،توافق،اخبار،تهران،گفتگوها،فضاي،باهدف،شا ...

سرویس سیاست مشرق- نشست فنی کارشناسان باهدف بررسی جزییات برنامه هسته‌ای ایران که قرار بود روز چهارشنبه در مسقط برگزار شود، بنا به پیشنهاد عمان و توافق ایران و آمریکا، به شنبه آینده با حضور روسای هیئت‌ها موکول شد.
روز گذشته اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه درباره فضای مذاکرات و جابه‌جایی‌های صورت گرفته در محل و زمان گفتگوها گفته است که عمان نقش مهمی در شکل‌گیری روند مثبت مذاکرات داشته و حرفه‌ای عمل کرده است.
برخی اخبار از اتاق مذاکرات حکایت از آن دارد که نقش مسقط در طول این مذاکرات راهگشا، مثبت و همراه با ابتکار عمل‌هایی دیپلماتیک بوده و با مدل دیپلماسی ایران تطبیق دارد، این همگونی روی روند گفتگوها تأثیر داشته است.
نکته قابل‌توجه در طول این مذاکرات پخش اخبار و شایعاتی است که باهدف بالابردن انتظارات و نیز به‌هم زدن فضای متعادل شکل‌گرفته در گفتگوها صورت گرفته است، بررسی‌های فنی از شبکه‌ها و سکوهای پخش اخبار نشان می‌دهد که انتشار اخباری چون انجام مذاکرات موشکی و منطقه‌ای، از دست دادن حق غنی‌سازی، گفتگو درباره وضعیت منطقه، بازگشایی سفارت آمریکا در تهران و نیز سرمایه‌گذاری آمریکایی‌ها در ایران ازجمله شایعاتی است که با پمپاژ بالا در شبکه‌های مختلف اجتماعی داخلی و خارجی وایرال شده است.
در این اخبار یا با دادن خبرهایی با ضرب بالای منفی فضایی ترسیم‌شده است که گویی در آن‌طرف مذاکره‌کننده ایرانی و آمریکایی به توافقی نزدیک شده‌اند که دست ایران را در بسیاری از عناصر بازدارنده خود خالی کرده است، ازجمله آن شایعاتی است که در آن به این موضوع اشاره‌شده است که برد موشک‌های ایران در آینده به زیر ۳۰۰ کیلومتر رسیده و درواقع تهران ازنظر موقعیت دفاعی خلع سلاح خواهد شد، این اخبار باهدف ریزش اجتماعی و کاهش تمرکز مذاکره‌کنندگان منتشرشده است.
همچنین پخش اخباری درباره گشایش سفارت آمریکا در ایران و نیز سرمایه‌گذاری‌های سنگین پس از توافقی نیز لایه‌ای دیگر از اخباری است که به‌صورت هدفمند منتشرشده تا با بالا بردن سطح انتظارات از توافق آن را دچار قفل‌شدگی و انسداد کند.
درواقع پخش اخبار پرفشار از رسیدن به یک توافق با انتظارات بالای اقتصادی و سیاسی و نیز انتشار شایعات چندلایه از قرار گرفتن پرونده‌هایی چون موشکی و منطقه‌ای روی میز چون دو لبه یک قیچی عمل کرده و در تلاش است با دادن سیگنال‌های غلط مسیر منطقی شکل‌گرفته در گفتگوها که هدفش انتفاع ایران از مذاکره و تغییر شرایط اتمسفری موجود را تحت تأثیر قرار دهد.
آشنایی با چهار قرارگاه اصلی پخش شایعات در تهران
اما مرکز اصلی پخش این شایعات که از اساس کذب بوده اما در روزهای اخیر وایرال شده است در کجاست؟
بررسی‌ها نشان می‌دهد که ۴ گروه باانگیزه‌های متفاوت در تلاش هستند تا مذاکرات را از حالت منطقی و متعادل خود خارج کنند.
گروه یک، حزب دموکرات آمریکا و اروپایی‌ها: لایه اول واصلی مخالف برای به هم زدن تعادل گفتگوهای غیرمستقیم میان طرف ایرانی و آمریکایی برخی عناصر سیاسی نزدیک به حزب دموکرات آمریکا است که در تلاش است برجام را تنها دستاورد مشترک میان ایران و آمریکا جا بی اندازد، نمونه آن بازتاب سخنان جان کری وزیر سابق خارجه آمریکا است که خواهان بالا بردن سطح انتظارات طرف آمریکایی از گفتگو با تهران شده است.
وزیر خارجه پیشین آمریکا در مقاله‌ای مشترک با توماس کاپلنی در وال‌استریت ژورنال نوشت که در ۱۰ سال اخیر تغییرات اساسی در توازن قوا به وجود آمده و جمهوری اسلامی نیز متحمل اشتباهات ژئوپلیتیک بسیاری شده است.
این امر تهران را به گوشه رینگ کشانده و بخت دستیابی ترامپ به توافق گسترده با ایران را افزایش داده است.
در بخشی از این مقاله که باهدف به هم زدن ذهنیت تیم ترامپ طراحی‌شده، آمده است:
جمهوری اسلامی اگرچه در حال حاضر با دست ضعیفی پای میز مذاکره نشسته، اما بیش از هر زمان دیگری به ساخت بمب اتمی نزدیک شده است.
برخی معتقدند اکنون باید تنها بر توافق هسته‌ای جدید تمرکز کرد، اما ما بر این باوریم که امکان دستیابی به توافقی گسترده‌تر نیز وجود دارد.
توافق جدید می‌تواند و باید فراتر از محدوده مذاکرات پیشین باشد.
تحلیل محتوای رفتار دموکرات‌ها نشان می‌دهد که آن‌ها در تلاش هستند در رقابت درونی با جمهوری‌خواهان خود را تنها کانال ارتباط با ایران جا انداخته تا دستاوردهای درونی برجام را برای خود حفظ کنند، در این اقدام اروپا نیز به دموکرات‌ها نزدیک بوده زیر خود را خارج از گفتگوها می‌بینند، اروپا همراه خود را عامل واسطه میان تهران و واشنگتن خوانده و حذف او از معادلات جنبه هویتی برایش دارد، این خط در داخل ایران نیز هوادارانی دارد.
گروه دوم، اخراجی‌های تیم ترامپ: در اتمسفر سیاسی آمریکا علاوه بر دموکرات‌ها لایه‌ای از عناصر اخراجی تیم امنیتی ترامپ نیز در تلاش هستند با دادن سیگنال‌های متضاد و البته همسو با دموکرات‌ها فضای همگن و تعادلی مذاکرات غیرمستقیم را به هم زده تا ترامپ در فضای داخلی آمریکا دچار تنش شود.
نمونه آن اظهارات پمپئو وزیر سابق خارجه آمریکا است که درباره توافق نوشته است:
هرگونه توافقی با جمهوری اسلامی ایران، نه‌تنها باید به‌صورت قابل راستی آزمایی، تمامی اجزای برنامه هسته‌ای این کشور را از میان بردارد، بلکه باید توانمندی موشکی بالستیک آن و همچنین حمایت از گروه‌های نیابتی تروریستی ایران در سراسر جهان را نیز نابود سازد.
هر چیز کمتر از این، چیزی جز تکرار دوران اوباما نیست.
در آمریکا مایک پمپئو به‌عنوان یک فرد مطیع و نه خیلی متفکر شناخته می‌شود، ازاین‌رو نوشتن مقالات سفارشی از جانب این شخص حکایت از اختلافات درونی برخی افراد نزدیک به ترامپ دارد که از لایه درونی دولت آمریکا کنار گذاشته‌شده و استراتژی کارشکنی را پیش می‌برند، نکته جالب‌توجه هم‌راستایی این جریان رادیکال ضدایرانی با دموکرات‌ها در ایجاد تغییر بافت گفتگوها است.
گروه سوم، رژیم صهیونیستی: به‌طور طبیعی صهیونیست‌ها با هر نوع اقدام سازنده دیپلماتیک میان ایران و هر عامل خارجی مخالف بوده تا مؤلفه اقدامات رادیکال و انزوا ساز را فعال سازد، البته به نظر می‌رسد افشای جزئیاتی از برنامه‌های نظامی رژیم صهیونیستی از سوی ترامپ باهدف اعمال فشار، تعویق اقدامات نظامی و ایجاد فضای تنفس برای دیپلماسی و مذاکره صورت گرفته باشد.
پیامی که ترامپ از کاخ سفید برای بنیامین نتانیاهو فرستاد، به‌روشنی نشان‌دهنده مخالفت او با حمایت از طراحی رژیم اسرائیل علیه ایران داشت؛ مخالفتی که ریشه در ملاحظات امنیتی، منطقه‌ای و راهبردی دارد.
در حال حاضر لبه تیز اقدامات تخریبی صهیونیستی با آمریکایی در منطقه در تضاد قرارگرفته است که نمونه آن در سوریه قابل روئیت است.
البته صهیونیست‌ها در تحلیل در تیم امنیتی ترامپ هوادارانی دارند، یک جناح که به رهبری مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و مایک والتز مشاور امنیت ملی هدایت می‌شود، معتقد است مسیر دیپلماتیک به شکست خواهد انجامید و آن‌ها خواهان گزینه نظامی هستند.
در مقابل، جناحی دیگر به رهبری جی دی ونس معاون رئیس‌جمهور و پیست هگست وزیر دفاع بر این باورند که استفاده از زور ریسک بسیار بالایی دارد و درنتیجه، راه‌حل دیپلماتیک را ترجیح می‌دهند.
گروه چهارم، ضدانقلاب با محوریت منافقین: سومین گروهی که با پخش اخبار جهت‌دار و نیز پمپاژ شایعات اثرگذاری کرده عناصر ضدانقلاب دل‌بسته به رفتارهای تغییر ترامپ است که خود را بازنده شرایط موجود تلقی می‌کند.
البته این دسته روی فضای مذاکرات اثر نداشته و تنها روی افکار عمومی مهندسی روانی انجام داده است، پخش شایعات درباره تیم مذاکره‌کننده، انتشار یک فایل صوتی آلوده و نیز دروغ‌پراکنی ازجمله اقدامات این گروهک تروریستی در کمپ آلبانی و نیز عوامل سلطنت‌طلب در شبکه سایبری است.
نکته قابل‌توجه آن است که هماهنگی میان ضدانقلاب بر عهده نفاق بوده و سایر اضلاع با آن هماهنگ می‌شوند، همچنین میان ضدانقلاب و برخی جریان‌های رادیکال به‌ظاهر هوادار نظام و انقلابی در این امر همپوشانی دیده می‌شود که این تعامل در رصد دقیق امنیتی و قضایی قرارگرفته و روند برخورد با آن نیز آغاز شده است.
باوجود لایه‌های متعدد گمراه‌کننده تهران نشان داده که از تجارب ارزنده برجام به‌خوبی درس گرفته است؛ ارسال پیام به مسکو و پکن، درست در زمانی که مذاکرات در اتمسفر مثبتی پیش می‌رود، نمودی از این اقدام است.
در این وضعیت نشان دادن صورتی که توافق را از خط «عقب‌نشینی» به مرحله «بازیابی» جدید برساند یک هنر است!