خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

جمعه، 05 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

چرا ارتش آمریکا یک نیروی فضایی دارد؟

باشگاه خبرنگاران | بین‌الملل | پنجشنبه، 04 اردیبهشت 1404 - 20:58
به گزارش نشنال اینترست، تأسیس نیروی فضایی آمریکا در سال ۲۰۱۹ نتیجه رقابت‌ها و تهدیدهای نوظهور در فضا برای حفظ امنیت ملی و منافع اقتصادی است.
فضا،نشنال،فضايي،رقابت،آمريكا،شوروي،جنگ،آغاز،دوراني،جهاني،سلط ...

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدی تبار - هرچند ایجاد نیروی فضایی آمریکا از دیدگاه راهبردی و عملی قابل توجیه است، اما این اقدام، همان‌گونه که نشنال اینترست گزارش کرده است، برای کسانی که رؤیای فضایی صلح‌آمیز و مشترک برای بشریت را داشتند، نگران‌کننده به نظر می‌رسد.
برای درک دلیل تأسیس این نیرو در سال ۲۰۱۹، باید به پیشینه نقش ایالات متحده در حوزه فضا طی هشتاد سال گذشته، به‌ویژه از دهه ۱۹۵۰، بازگشت؛ دورانی که با آغاز عصر فضا همزمان بود.
نشنال اینترست می‌نویسد که رقابت‌های فضایی ریشه در همان دورانی دارد که جنگ سرد تازه شکل گرفته بود.
مهندسان اولیه مانند رابرت گادارد پایه‌گذار فناوری موشک بودند، اما این فناوری پیش از آنکه به آسمان برسد، در جنگ جهانی دوم و به‌ویژه توسط آلمان نازی با ساخت موشک‌های V-2 به‌کار گرفته شد.
پس از جنگ، آمریکا و شوروی این دانشمندان را جذب کردند و از تخصصشان در برنامه‌های فضایی خود بهره گرفتند.
به گزارش نشنال اینترست،‌ همین رقابت بر سر دانشمندان آلمانی، آغاز نبردی بود که از زمین به فضا کشیده شد.
در سال ۱۹۵۷، پرتاب ماهواره اسپوتنیک توسط شوروی شوکی جهانی ایجاد کرد و به آغاز رقابت فضایی میان دو ابرقدرت انجامید.
این رویداد باعث شد قدرت‌ها برای سلطه در فضا رقابت کنند، زیرا فضا به عنوان مرز نهایی جنگ آینده در نظر گرفته می‌شد.
نشنال اینترست تاکید می‌کند که این لحظه نه‌تنها آغاز عصر فضا، بلکه آغاز عصری از رقابت نظامی نوین بود.
برخی تحلیل‌گران نظامی استدلال می‌کردند که تسلط بر زمین، دریا و آسمان در دوره‌های تاریخی منجر به سلطه جهانی شده و اکنون نوبت به فضا رسیده است.
این دیدگاه منجر به سرمایه‌گذاری سنگین آمریکا و شوروی در برنامه‌های فضایی شد.
نشنال اینترست در این زمینه اشاره می‌کند که فضا به عنوان میراث منطقی سلطه جهانی تلقی می‌شد؛ پس از خشکی، دریا و آسمان.
در میانه دهه ۱۹۶۰، آمریکا در رقابت فضایی پیش افتاد و شوروی عقب نشست.
فرود انسان بر ماه در سال ۱۹۶۹ توسط آمریکا، که شوروی هرگز آن را تکرار نکرد، نقطه اوج این برتری بود و بسیاری آن را پایان رقابت فضایی تلقی کردند.
نشنال اینترست در تحلیل خود تأکید می‌کند که پس از آپولو ۱۱، فضا دیگر میدان رقابتی متقارن میان ابرقدرت‌ها نبود.
با عقب‌نشینی شوروی، هر دو کشور به تلاش‌هایی برای جلوگیری از نظامی‌سازی فضا تن دادند.
در سال ۱۹۶۷ معاهده فضای بیرونی و در سال ۱۹۷۵ مأموریت مشترک آپولو-سایوز نمادهایی از این رویکرد صلح‌گرایانه بودند.
نشنال اینترست در این‌باره نوشته است که این همکاری‌ها در میانه جنگ سرد نمادی از ظرفیت صلح در دل رقابت بودند.
پس از پایان جنگ سرد، فضای بیرونی از منظر سلاح‌های کشتار جمعی نظامی‌سازی نشد، اما فضا نقش مهم‌تری در عملیات نظامی ایفا کرد و کشورهای پیشرفته، از جمله چین و آمریکا، وابستگی خود را به ماهواره‌ها و فناوری‌های فضایی افزایش دادند.
نشنال اینترست هشدار داده که با وجود فقدان تسلیحات مرگبار در مدار، فضا به زیرساخت حیاتی جنگ‌های آینده تبدیل شده است.
با افزایش رقابت، ازدحام و تهدید در فضا، حفاظت از منافع در این عرصه برای کشورهای وابسته به این فناوری‌ها دشوار شد و نیاز به ساختاری مستقل برای این منظور احساس می‌شد.
نشنال اینترست معتقد است که ازدحام و رقابت در مدارهای پایین زمین، نظامیان آمریکا را به این نتیجه رساند که باید نیرویی مستقل تشکیل دهند.
در نهایت، آمریکا در سال ۲۰۱۹ نیروی فضایی را تأسیس کرد تا از منافع ملی خود در فضا محافظت کند.
این تصمیم با وجود انتقادات از ریاست جمهوری ترامپ، با حمایت دو حزبی در کنگره روبه‌رو شد.
نشنال اینترست گزارش می‌دهد که این تصمیم برخلاف ظاهرش، اجماعی فراتر از خطوط حزبی در واشنگتن داشت.
در پایان، نشنال اینترست نتیجه‌گیری می‌کند که هرچند نیروی فضایی از منظر امنیتی اجتناب‌ناپذیر به‌نظر می‌رسد، اما تأسیس آن نشانه‌ای است از آغاز دورانی تازه؛ دورانی که شاید در آن صلح در فضا تنها یک خاطره باشد.