انقلاب بیصدا اما کوبنده صادق آل محمد (ع) در برابر ظلم - تسنیم
وقتی نام امام صادق(ع) شنیده می شود، اغلب او را با علم و اجتهاد می شناسند؛ با حوزه ای که چهار هزار شاگرد در آن تربیت شدند، با فقهی که به «مذهب جعفری» شهرت پیدا کرد. اما کمتر گفته می شود که امام مبارزی قوی در برابر یکی از پیچیده ترین نظام های عالم بود.

گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم _ مریم مرتضوی: در صفحات پرشکوه تاریخ اسلام، یکی از درخشانترین و در عین حال مظلومترین شخصیتهایی که همچون ستارهای فروزان در آسمان انسانیت درخشیده، امام جعفر صادق (ع) است.
ششمین پیشوای معصوم شیعیان، مردی که در میان طوفان جهالت، زنجیرهای استبداد و بیعدالتی را با شمشیر علم و حکمت پاره کرد.
او نهتنها میراثدار دانش نبوی بود، بلکه بنیانگذار مکتبی شد که هزاران سال پس از او، همچنان جانهای تشنه حقیقت را سیراب میکند.
امام صادق (ع) در یکی از بحرانیترین دورانهای تاریخ اسلام زندگی کرد.
روزگاری که خلافت از مسیر اصلیاش منحرف شده بود و چرخدندههای ظلم و فساد، با بیرحمی تمام در حال خرد کردن عدالت و انسانیت بودند.
امام در دورهای میزیست که امویان در سراشیبی سقوط بودند و عباسیان قدم به میدان گذاشته بودند، اما به زودی همان مسیر ستمگری را در پیش گرفتند.
در چنین زمانهای، امام صادق (ع) رسالت سنگین خویش را نه با شمشیر، بلکه با قیام علمی و فرهنگی آغاز کرد؛ قیامی که ریشه در شناخت عمیق او از اوضاع سیاسی و اجتماعی زمانه داشت.
ایشان به جای آنکه در جنگهای خونین وارد شود، جبههای دیگر را گشود: جبهه آگاهی، عقلانیت و تربیت انسانهایی که در برابر ظلم، نه سکوت بلکه فریاد آگاهی سر دهند.
انقلاب بیصدا، اما کوبنده
امام صادق (ع) هزاران شاگرد را تربیت کرد؛ از جابر بن حیان، پدر علم شیمی، تا هشام بن حکم، متکلم برجسته شیعه، همه و همه دستپرورده مکتب علمی آن حضرت بودند.
مکتبی که نهتنها مبانی فقه و اصول، بلکه منطق، کلام، فلسفه، علوم طبیعی و حتی سیاست را در بر میگرفت.
امام با این حرکت هوشمندانه، پایههای فکری جامعه اسلامی را تقویت کرد و با ابزار علم، خنجر ظلم را از درون زنگزده و بیاثر کرد.
او در برابر هر گونه تلاش حاکمان برای تحریف دین، ایستادگی کرد.
عباسیان که گمان میکردند با تغییر ظاهری، دل مردم را به دست خواهند آورد، از حضور امام صادق (ع) و اثرگذاری بینظیر او به وحشت افتادند.
آنها میدانستند که این مرد خاموش، از هزاران خطبه برآشوبنده خطرناکتر است؛ چراکه افکار را تسخیر میکرد، دلها را زنده میساخت و مردمی را میپروراند که ظلمستیز و حقیقتجو بودند.
رویارویی خاموش، اما سرنوشتساز با خلافت عباسی
وقتی نام امام جعفر صادق (ع) شنیده میشود، اغلب او را با دروازههای علم و اجتهاد میشناسند؛ با حوزهای که چهار هزار شاگرد در آن پرورش پیدا کردند، با فقهی که به «مذهب جعفری» شهرت پیدا کرد.
اما آنچه کمتر گفته میشود و گاه در هیاهوی تاریخ گم میشود، این است که امام صادق (ع) نهتنها عالِم و فقیه، بلکه مبارزی سترگ در برابر یکی از پیچیدهترین نظامهای استبدادی تاریخ اسلام بود: خلافت عباسی.
مبارزهای فراتر از شمشیر
پس از سقوط بنیامیه و روی کار آمدن عباسیان، بسیاری از مردم امیدوار شدند که عدالت بازمیگردد، حق به صاحبان اصلیاش میرسد و اهلبیت پیامبر (ص) سرانجام به جایگاه شایسته خود دست پیدا میکنند.
عباسیان هم با شعار «الرضا من آل محمد (ع)» دلها را فریب دادند.
اما دیری نپایید که نقاب از چهره برداشتند و همان ستمگری را پیش گرفتند که پیشینیانشان انجام داده بودند؛ حتی گاه شدیدتر و زیرکانهتر.
در چنین فضایی، امام صادق (ع) راهی پیش گرفت که شبیه هیچیک از قیامهای علنی پیشینیان نبود.
او از مواجهه مستقیم با خلافت عباسی پرهیز کرد، نه از سر ترس یا سکوت، بلکه با بینشی ژرف.
آن حضرت با درک این موضوع که عباسیان در نقطه اوج قدرت، هر صدای مخالفی را بیدرنگ خاموش میکنند، تصمیم گرفت با سلاح علم، عقیده و تربیت نیروی فکری، به جنگ نظامی برود که نهفقط سیاست، بلکه دین را هم در خدمت استبداد درآورده بود.
نظام خلافت در هراس از یک امام
منصور دوانیقی، دومین خلیفه عباسی، سیاستمداری سختگیر، حسابگر و خونریز بود.
او به خوبی میدانست که خطرناکترین دشمنانش، نه کسانی هستند که شمشیر میکشند، بلکه افرادی هستند که فکر و ایمان مردم را در اختیار دارند.
برای او، امام صادق (ع) تهدیدی خاموش اما ریشهای بود.
او بارها امام را احضار، بازداشت و محدود کرد.
حتی برخی از منابع میگویند که مأمورانی را در لباس شاگرد به حلقه درسی امام فرستاد تا گزارش دهند چه میگوید، چه آموزش میدهد و در پی چیست.
اما امام با هوشیاری تمام، از هر فرصتی برای زنده نگهداشتن خط اصیل اسلام و روشنگری نسبت به انحرافات دستگاه خلافت بهره گرفت.
ایشان مفاهیم توحید، امامت، عدالت و معاد را به گونهای آموزش داد که تضاد آن با ساختار خلافت آشکار شود.
امام در سخنان خود، گاه با کنایه و گاه با تفسیر آیات قرآن، حقایق تلخی از چهره عباسیان برملا میکرد، بدون اینکه مستقیم نامی ببرد یا بهانهای برای سرکوب فوری به آنان بدهد.
تربیت شاگردان؛ ساختن لشکر روشنگری
یکی از نقاط برجسته مبارزه امام صادق (ع)، تربیت نسلی از متفکران، محدثان و فقیهان بود که نهتنها علم را از او فرا گرفتند، بلکه بینش سیاسی و اجتماعی را نیز از ایشان آموختند.
هشام بن حکم، محمد بن مسلم، زراره، جابر بن حیان و صدها تن دیگر، ستونهایی از این جبهه فکری بودند که امام بنیان گذاشت.
این افراد بعدها در شهرها و مناطق مختلف، صدای حقیقت شدند و مردم را از دام فریب خلافت برحذر داشتند.
در واقع امام صادق (ع) حکومتی در دل حکومت ساخته بود؛ یک نظام علمی، تربیتی و فکری که به مرور دستگاه رسمی دینسازی عباسیان را به چالش کشید.
اگر عباسیان از منبرها برای تثبیت قدرت خود سوءاستفاده میکردند، امام با درس و روایت و مناظره، حقیقت دین را بازگو میکرد.
سرانجام، منصور دوانیقی تصمیم به حذف فیزیکی این خطر بیسروصدا گرفت.
در 25 شوال سال 148 هجری، امام صادق (ع) را مسموم کرد؛ بدون دادگاه، بدون محاکمه، بدون آشکارسازی دلیل.
پیکر پاکش در بقیع، در سکوتی که شایستهاش نبود، به خاک سپرده شد.
مزارش هم پس از قرنها همچنان در مظلومیت به سر میبرد.
اما امام صادق (ع) شکست نخورد.
او حتی با شهادتش، طرحی جاودان برای مبارزه با ظلم بر جای گذاشت.
طرحی که امروز هم پیش روی ماست.
او به ما آموخت که گاهی مقابله با ستم، نه در هیاهوی نبرد، بلکه در استواری اندیشه، در تربیت جانهای آگاه و در پایمردی بر حق معنا پیدا میکند.
امروز، ما وارثان این راهیم
در عصر حاضر، اگر بذرهای آزادی، عدالت، تفکر و بیداری در دل امت اسلامی جوانه زده، بخش عمدهای از آن را مدیون اندیشهها و رنجهای مردی هستیم که از راه علم و تربیت، با ظلم جنگید.
شهادت او به ما آموخت که مبارزه با ستم فقط در فریاد نیست، گاه در سکوتی پرمعنا، در کلامی کوتاه، در شاگردی باانگیزه و در کلاس درسی بیپیرایه، میتوان کاخهای ظلم را فرو ریخت.
امروز، اگر میخواهیم یاد امام صادق (ع) را زنده نگاه داریم، کافی نیست به سوگ بنشینیم؛ باید برخیزیم، بیندیشیم و همانگونه که امام صادق (ع) پرچمدار آگاهی بود، ما نیز دنبالهرو مکتب او در راه معرفت باشیم.
الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ.
انتهای پیام/