سایه خشونت بر آینده سوریه: از جنایات شورشیان تا دیپلماسی مشکوک
مناطق ساحلی غرب سوریه، که به دلیل حضور گسترده جامعه علوی از اهمیت فرهنگی و تاریخی ویژهای برخوردار است، در هفتههای اخیر به صحنهای از فجایع انسانی تبدیل شده است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - اظهارات گیر پدرسون، فرستاده ویژه سازمان ملل به سوریه، درباره جنایات شورشیان تحت رهبری ابومحمد الجولانی در مناطق علوینشین و گزارشهای نگرانکننده از تلاشهای این گروه برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، زنگ خطر را برای آینده این کشور به صدا درآورده است.
آیا سوریه در مسیر ثبات سیاسی گام برمیدارد یا در گرداب خشونت و وابستگی خارجی فرو خواهد رفت؟
جنایات در ساحل: زخمی عمیق بر پیکره وحدت ملی
اظهارات اخیر پدرسون، پرده از واقعیتی تلخ برداشت.
بخشی از مردم سوریه، بهویژه در مناطق ساحلی غرب این کشور که عمدتاً محل سکونت علویان است، همچنان قربانی خشونتهای سیستماتیک شورشیان مسلح تحت رهبری ابومحمد الجولانی هستند.
گزارشها حاکی از کشتار صدها غیرنظامی در این مناطق است، اقداماتی که نهتنها نقض آشکار حقوق بشر محسوب میشود، بلکه وحدت ملی سوریه را به مخاطره میاندازد.
این جنایات که به گفته پدرسون با هدف تحکیم قدرت و حذف مخالفان صورت گرفته، نشاندهنده فقدان یک راهبرد فراگیر برای مدیریت بحران در این کشور است.
مناطق علوینشین، به دلیل پیوند تاریخی با نظام پیشین بشار اسد، هدف حملات هدفمند گروههای شورشی قرار گرفتهاند.
این اقدامات، که گاهی با توجیه «مقابله با بقایای رژیم سابق» انجام میشود، در واقع تلاشی برای ایجاد رعب و وحشت و تغییر بافت جمعیتی این مناطق است.
گزارشهای سازمانهای حقوق بشری، از جمله دیدبان حقوق بشر سوریه، از اعدامهای دستهجمعی، غارت اموال و آوارگی گسترده در این مناطق خبر میدهند.
این خشونتها نهتنها به افزایش تنشهای فرقهای دامن زده، بلکه اعتماد عمومی به دولت موقت تحت رهبری جولانی را به شدت تضعیف کرده است.
پدرسون تأکید کرد که برای پایان دادن به این چرخه خشونت، سوریه نیازمند یک راهکار سیاسی فراگیر است که همه اقشار و گروههای قومی و مذهبی در آن نماینده داشته باشند.
اما واقعیت این است که اقدامات شورشیان که به جای گفتوگو، سرکوب را انتخاب کردهاند، چشمانداز چنین راهکاری را تیره و تار کرده است.
چراغ سبز جولانی به تلآویو
در حالی که خاورمیانه همچنان شاهد تلاشهای کشورهای اسلامی برای مقابله با نفوذ رژیم صهیونیستی است، گزارشهای اخیر از تمایل ابومحمد جولانی برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، موجی از نگرانیها و انتقادات را برانگیخته است.
اظهارات مارلین استوتزمن، نماینده کنگره آمریکا، به شبکه اسرائیلی آی ۲۴ مبنی بر درخواست جولانی برای پیوستن به توافق آبراهام، نشاندهنده چرخشی عجیب در سیاستهای گروه تحت رهبری اوست.
این درخواست که به گفته منابع خبری در ازای توقف حملات رژیم اسرائیل به خاک سوریه و حفظ تمامیت ارضی این کشور مطرح شده، پرسشهای جدی درباره نیت واقعی جولانی و آینده سیاسی سوریه ایجاد کرده است.
جولانی که پیشتر به دلیل ارتباط با گروههای افراطی مانند القاعده و جبهه النصره بهعنوان یک چهره رادیکال شناخته میشد، در سالهای اخیر تلاش کرده تا با تغییر ظاهر و گفتمان، خود را بهعنوان رهبری میانهرو و حامی کثرتگرایی معرفی کند.
اما این اقدام اخیر که به نظر میرسد بخشی از یک معامله سیاسی برای کسب مشروعیت بینالمللی و رفع تحریمهای اقتصادی است، میتواند به قیمت از دست رفتن حمایت مردمی و تشدید تنشهای داخلی تمام شود.
گزارش شبکه آی ۲۴ همچنین حاکی از آن است که جولانی از آمریکا خواسته تا تحریمهای اقتصادی علیه سوریه را لغو کند، اما واشنگتن این امر را مشروط به برقراری «روابط خوب» با رژیم صهیونیستی و دیگر کشورهای منطقه کرده است.
این شرط که بهوضوح در راستای منافع رژیم صهیونیستی و سیاستهای آمریکا در منطقه است، نشاندهنده عمق وابستگی احتمالی دولت موقت سوریه به قدرتهای خارجی است.
چنین رویکردی نهتنها با آرمانهای انقلابی که گروههای مخالف اسد در سال ۲۰۱۱ مطرح میکردند در تضاد است، بلکه میتواند به افزایش نفوذ رژیم اسرائیل در منطقه و تضعیف محور مقاومت منجر شود.
پرچمها و نمادها: از حرم حضرت زینب (س) تا سازمان ملل
یکی از اقدامات جنجالی اخیر گروه تحت رهبری جولانی، پایین کشیدن پرچم حرم مطهر حضرت زینب (س) در دمشق بود.
این اقدام که به گفته گروه برای جلوگیری از فتنههای طایفهای انجام شد، واکنشهای گستردهای در میان مردم و گروههای مذهبی برانگیخت.
پرچم حرم حضرت زینب (س) که سالها بهعنوان نمادی از مقاومت و هویت شیعی در سوریه شناخته میشد، برای بسیاری از سوریها بیش از یک پارچه ساده بود؛ نمادی از پیوند عمیق فرهنگی و مذهبی این سرزمین.
در مقابل، برافراشته شدن پرچم جدید سوریه در مقر سازمان ملل در نیویورک، که از سال ۲۰۱۱ توسط گروههای مخالف اسد استفاده میشد، نشانهای از تلاش جولانی برای تثبیت جایگاه خود بهعنوان رهبر مشروع این کشور است.
این پرچم که اکنون به نماد رسمی دولت موقت تبدیل شده، تلاشی برای بازتعریف هویت ملی سوریه در دوران پسااسد است.
اما این اقدام نیز با انتقاداتی مواجه شده، بهویژه از سوی گروههایی که معتقدند جولانی با حذف نمادهای مذهبی و تاریخی، در پی ایجاد یک هویت تکبعدی و همسو با منافع خارجی است.
این دو رویداد، یعنی پایین کشیدن پرچم حرم و برافراشتن پرچم جدید، نشاندهنده یک بحران هویتی عمیق در سوریه است.
در کشوری که تنوع قومی و مذهبی از ویژگیهای بارز آن بوده، چنین اقداماتی میتواند به تشدید شکافهای اجتماعی و مذهبی منجر شود.
جولانی، که خود را حامی کثرتگرایی معرفی میکند، با این اقدامات در معرض اتهام ترویج یک گفتمان انحصارگرا قرار گرفته است.
چالشهای پیشروی سوریه؛ نیاز به راهکاری فراگیر یا تداوم هرجومرج؟
گیر پدرسون در اظهارات خود بهدرستی بر ضرورت یک راهکار سیاسی فراگیر تأکید کرده است.
اما واقعیتهای میدانی نشان میدهد که دولت موقت تحت رهبری جولانی، به جای تمرکز بر ایجاد چارچوبی فراگیر برای انتقال سیاسی، درگیر تحکیم قدرت از طریق خشونت و دیپلماسی مشکوک با قدرتهای خارجی است.
فقدان یک ساختار سیاسی که همه گروههای قومی و مذهبی را نمایندگی کند، بزرگترین مانع در مسیر ثبات سوریه است.
از سوی دیگر، تلاشهای جولانی برای نزدیکی به رژیم اسرائیل و آمریکا، در حالی که بخشهای وسیعی از مردم سوریه همچنان با پیامدهای جنگ داخلی و فقر اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند، میتواند به بیاعتمادی گسترده منجر شود.
گزارشهای سازمان ملل نشان میدهد که بیش از ۹۰ درصد جمعیت سوریه زیر خط فقر زندگی میکنند و بحران انسانی در این کشور همچنان در حال تشدید است.
در چنین شرایطی، اولویت دادن به روابط خارجی به جای بازسازی داخلی و آشتی ملی، میتواند به ناکامی دولت موقت منجر شود.
علاوه بر این، تنشهای فرقهای ناشی از اقدامات شورشیان در مناطق علوینشین و دیگر مناطق، خطر بازگشت به چرخه خشونتهای داخلی را افزایش داده است.
پستهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی، از جمله اکانتهایی که به گروههای مخالف جولانی نسبت داده میشوند، از تداوم آزار و اذیت علویان و دیگر اقلیتها خبر میدهند.
این وضعیت، ضرورت مداخله فوری جامعه جهانی برای حفاظت از غیرنظامیان و جلوگیری از تکرار فجایع انسانی را بیش از پیش آشکار میکند.
لزوم هوشیاری در برابر آیندهای پرمخاطره
سوریه در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد.
جنایات شورشیان تحت رهبری ابومحمد الجولانی در مناطق علوینشین، تلاشهای مشکوک برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و فقدان یک چارچوب سیاسی فراگیر، همگی نشاندهنده چالشهای عمیقی است که آینده این کشور را تهدید میکند.
اظهارات گیر پدرسون، اگرچه هشداری بهموقع است، اما بدون اقدامات عملی و فشارهای بینالمللی برای توقف خشونتها و ایجاد گفتوگوی ملی، نمیتواند به تنهایی راهگشا باشد.
حفظ وحدت ملی سوریه، حمایت از اقلیتهای مذهبی و جلوگیری از نفوذ رژیم صهیونیستی در این کشور، نهتنها به نفع مردم سوریه، بلکه به نفع ثبات کل منطقه است.
جامعه جهانی نیز باید با هوشیاری و مسئولیتپذیری، از تکرار اشتباهات گذشته در عراق و لیبی جلوگیری کند و راه را برای یک سوریه متحد، مستقل و عاری از خشونت هموار سازد.