معادن طلا در سودان: ثروتی در کشاکش رقابتهای داخلی و خارجی
به گزارش مشرق،کانال تلگرامی کانال مطالعات آفریقای اسلامی در مطلبی با عنوان معادن طلا در سودان: ثروتی در کشاکش رقابتهای داخلی و خارجی نوشت:
سودان از غنیترین کشورهای آفریقا در زمینه ذخایر معدنی، بهویژه طلاست و بیش از ۴۰ هزار محل برای استخراج این فلز گرانبها دارد.
حدود ۶۰ شرکت در ۱۳ ایالت مشغول به فعالیت در زمینه تصفیه طلا هستند که ۱۵ شرکت از آنها در ایالت جنوب کردفان متمرکزند.
مناطق صحرایی شمال سودان به دلیل داشتن ذخایر عظیم، به ویژه در امتداد سواحل دریای سرخ و تا غرب دارفور، از مهمترین نواحی استخراج طلا به شمار میروند.
پس از جدایی جنوب سودان در سال ۲۰۱۱ و از دست رفتن بخش اعظم درآمدهای نفتی، طلا به منبع اصلی ارز خارجی سودان تبدیل شد.
در سال ۲۰۲۲، تولید طلا در سودان به حدود ۱۸.۶ میلیون گرم رسید.
در سال ۲۰۱۸، این میزان ۹۳ تن بود و کشور را در جایگاه سومین تولیدکننده بزرگ قاره پس از آفریقای جنوبی و غنا قرار داد.
بر اساس برآوردهای وزارت انرژی و معدن، سودان حدود ۱۵۵۰ تن ذخیره طلا دارد و تاکنون بیش از ۸۵ مجوز استخراج صادر کرده است.
معادن برجسته سودان
منجم هسای (حسی) در شمال شرق سودان، از سال ۱۹۹۳ فعال است و تا سال ۲۰۱۱ حدود ۲.۳ میلیون اونس طلا از آن استخراج شده.
این معدن متعلق به شرکت اریاب السودانیة (۶۰٪) و شرکت لا مانشا ریسورسز (۴۰٪) است که مالکیتش به نجیب ساویرس تعلق دارد.
ذخایر قطعی و احتمالی این معدن حدود ۱۴ میلیون تن با عیار ۲.۴ گرم در تن برآورد میشود.
بلوک ۱۵ (قبقبة) در ایالت نهر النیل، عمدتا بر پایه معدنکاری سنتی فعالیت دارد.
شرکت «مناجم» مراکش در سال ۲۰۲۱، ۶۵٪ از توسعه این منطقه را به دست آورد و قصد دارد ظرفیت تولید سالانه را به ۲۰۰ هزار اونس برساند.
این منطقه بخشی از کمربند باستانی طلا در فالق کیراف به شمار میرود.
منجم جبل عامر در شمال دارفور، با تولیدی حدود ۵۰ تن طلا در سال، یکی از بزرگترین معادن آفریقاست.
کشف طلای وسیع در این منطقه در سال ۲۰۱۲، آن را به کانون توجه جویندگان طلا از سراسر منطقه تبدیل کرد.
با این حال، نزاعهای خونین بین شبهنظامیان الجنجوید به رهبری موسی هلال و قبایل محلی، و در نهایت تسلط نیروهای الدعم السریع بر معادن، وجه دیگری به بحران دارفور افزود.
شرکت الجنید، متعلق به خانواده حمدان دقلو (حمیدتی)، استخراج در جبل عامر را اداره میکرد و متهم شد بخشی از طلا را خارج از چارچوب رسمی به فروش میرساند.
استخراج طلا به تقویت نفوذ سیاسی و نظامی حمیدتی کمک شایانی کرد؛ به طوری که او به سرعت به سمت معاونت رئیس شورای حاکمیتی پس از سرنگونی عمر البشیر در سال ۲۰۱۹ ارتقا یافت.
نیروهای پشتیبانی سریع نیز استقلال مالی و نظامی قابل توجهی پیدا کردند که در تقویت موقعیت خود در داخل و خارج از کشور به کار رفت.
در سال ۲۰۲۱، این معادن به دولت انتقال یافت، اما نفوذ غیررسمی الدعم السریع ادامه یافت.
همچنین، حضور گروههای روسی مانند واگنر، با ایجاد شرکت «مروی غولد»، این منازعات را پیچیدهتر کرد.
بلوک ۱۴ (مشروع میاس ساند) در صحرای نوبه شمال سودان، در نزدیکی مرز مصر واقع شده است.
پروژهای به مساحت ۲۱۷۰ کیلومتر مربع، که شرکت استرالیایی «بیرسیوس للتعدین» (۷۰٪) و دولت سودان (۲۰٪) با شراکت محلی «میاس نُب» (۱۰٪) آن را توسعه میدهند.
آغاز پروژه به سال ۲۰۱۲ برمیگردد و طبق آخرین ارزیابی، دارای ۷۹.۹۴ میلیون تن ذخیره با عیار ۱.۱۱ گرم طلا در هر تن است.
اهمیت معدن بلوک ۱۴ تنها به ذخایر طلای آن محدود نمیشود؛ این منطقه از نظر ژئوپولیتیکی نیز اهمیت دارد.
قرار گرفتن در نزدیکی مرز مصر باعث شده که قاهره نیز به تحولات این پروژه توجه ویژهای داشته باشد، چرا که مصر به دنبال تقویت حضور خود در مناطق مرزی و دسترسی بیشتر به منابع طبیعی سودان است.
مناجم سونغو در منطقه الردوم جنوب دارفور، از سال ۲۰۱۶ به مرکز استخراج طلا به شیوه سنتی تبدیل شد.
پیش از آغاز جنگ داخلی سودان، منطقه سونغو سرشار از جنبوجوش بود؛ حدود ۱۰۰ هزار نفر از کارگران معادن در این منطقه مشغول به کار بودند.
از جمله مهمترین مکانهای استخراج طلا میتوان به اغبش، درابا، ثریا، واد نیالا، سرفایا و جومانا اشاره کرد.
با شعلهور شدن درگیریها و افزایش ناامنی، استخراج طلا در این منطقه در سال ۲۰۲۳ تقریبا بهطور کامل متوقف شد، بهویژه بهدلیل قطع شدن تأمین سوخت و پیوستن شمار زیادی از کارگران به صفوف نیروهای «الدعم السریع».
شرکت «الجنید»، وابسته به خانواده حمدان دقلو (حمیدتی)، تنها بازیگر فعال باقیمانده در منطقه بهشمار میرود.
به طور کلی، حضور شرکتهای متعدد غربی و عربی در پروژههای طلای سودان نشانگر رقابت بینالمللی برای کنترل معادن این کشور و دستیابی به ذخایر استراتژیک سودان است.
این رقابت با افزایش بیثباتی سیاسی در سودان و درگیریهای نظامی اخیر، بیش از پیش تشدید شده است.
منافع مشترک و تعامل میان حمیدتی و و اگنر قبل از انحلال
با تثبیت نفوذ نیروهای «الدعم السریع» تحت فرمان محمد حمدان دقلو(حمیدتی) بر معادن طلا، بهویژه در منطقه جبل عامر، ابعاد تازهای از رقابت در سودان بر سر منابع این کشور آشکار شد.
در این چارچوب، شبکههای روسی، بهویژه گروه واگنر، وارد عمل شدند و نقش مهمی در معادلات محلی ایفا کردند.
گروه واگنر که به عنوان نیروی نظامی خصوصی روسیه شناخته میشود، روابطی پیچیده و چندوجهی با حمیدتی و نیروهای تحت فرمان او برقرار کرد.
از طریق شرکتهای پوششی مانند «مروی غولد»، واگنر موفق شد به عملیات استخراج طلا در دارفور و خصوصاً در جبل عامر نفوذ کند.
این شرکت در ظاهر به عنوان یک نهاد معدنی سودانی ثبت شده بود، اما عملاً به عنوان بازوی اقتصادی گروه واگنر فعالیت میکرد.
واگنر نه تنها در استخراج طلا مشارکت داشت، بلکه نقش مهمی در آموزش، تجهیز و پشتیبانی لجستیکی نیروهای الدعم السریع ایفا کرد.
در مقابل، واگنر از طریق شبکههای غیررسمی و گاهی غیرقانونی، طلای استخراجشده را به بازارهای جهانی به ویژه بازارهای آسیایی و خاورمیانه صادر میکرد.
این طلا یکی از منابع اصلی درآمد ارزی برای واگنر بود و به آن امکان میداد تحریمهای بینالمللی را دور بزند.
گزارشهای متعددی نشان دادهاند که همکاری میان الدعم السریع و واگنر بهویژه از سال ۲۰۱۷ به بعد، تعمیق یافته و ساختارهای مشترکی برای بهرهبرداری از منابع طبیعی و توزیع درآمدها ایجاد شده است.
این همکاری نه تنها بُعد اقتصادی داشت، بلکه بر توازن قوا در سودان نیز تأثیرگذار بود، چرا که حمیدتی توانست با اتکا به منابع مالی و نظامی جدید جایگاه خود را در ساختار قدرت تثبیت کند.
از سوی دیگر، حضور واگنر در سودان به ویژه پس از انقلاب ۲۰۱۹ و سرنگونی عمر البشیر، حساسیتهای منطقهای و بینالمللی را برانگیخت.
ایالات متحده و اتحادیه اروپا بارها نسبت به فعالیتهای واگنر در آفریقا هشدار دادهاند و از دولتهای انتقالی سودان خواستهاند تا روابط خود با این گروه را قطع کنند.
با این حال، شواهد نشان میدهد که نفوذ واگنر در سودان(حتی پس از انحلال و حمایت دولت رسمی روسیه از البرهان) همچنان پایدار است بهویژه در مناطقی که دولت مرکزی کنترل محدودی بر آنها دارد.
نیروهای الدعم السریع و حمیدتی همچنان از همکاریهای پشتپرده با شبکههای روسی بهره میبرند تا جایگاه خود را در تحولات جاری سودان تقویت کنند.
در مجموع، ارتباط میان حمیدتی و گروه واگنر نمونهای از چگونگی تلاقی منافع داخلی سودان با بازیهای ژئوپولیتیکی قدرتهای خارجی است؛ جایی که معادن طلا نه تنها منبع ثروت، بلکه ابزار نفوذ و تسلط منطقهای و بینالمللی شدهاند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.