طراحی آمریکا برای مقاومت
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی بصیرت نوشت:
آمریکاییها که به منزله پشتیبان و حامی اصلی صهیونیستها در منطقه نقش آفرینی میکنند، پس از عملیات «طوفان الاقصی» و تقابل با محور مقاومت در محدوده جغرافیایی مختلف، به دنبال تغییر رویکردها و راهکارهای خود در عرصه منطقهای هستند.
در این راستا، آمریکاییها ابتدا با حمایتهای نظامی و گسترده از صهیونیستها پس از عملیات طوفانالاقصی، سیاست نابودی محور مقاومت را در پیش گرفته بودند که جنگ ۱۵ ماهه بعد از ۷ اکتبر نشاندهنده شدت تلاش واشنگتن برای از بین بردن مقاومت در سطح منطقه بود.
با ناکامی آمریکاییها در جنگ نظامی و آتشبسهای گوناگون در غزه و جنوب لبنان که به دلیل ضعف و شکست صهیونیستها بود، بار دیگر سیاست حمایت از رژیم صهیونیستی را در عرصههای گوناگون دنبال کردند که در این زمینه با روی کارآمدن دولت جدید در آمریکا روند معادلات تغییر خاص و ویژهای کرد.
دولت جدید در آمریکا با شعار صلح از طریق قدرت و صلحسازی در سطح منطقهای به دنبال تغییر رویکردها در عرصه نظامی بود و به همین دلیل سیاست تقابل نظامی سخت را در برابر گروههای مقاومت تغییر شکل داد و آن را به سیاست فشار حداکثری سیاسی از طریق کشورهای هدف گروههای مقاومت تغییر داد.
سخنان اخیر رئیسجمهور لبنان مبنی بر ادغام حزبالله در ارتش لبنان و طرح جدید صهیونیستها در رابطه با غزه مبنی بر خلع سلاح حماس که با حمایت آمریکاییها ارائه شد، نشاندهنده پیگیری این سیاست از سوی آمریکاییها و صهیونیستهاست.
درباره ابعاد و اهداف آمریکا از سیاست فشار حداکثری سیاسی بر گروههای مقاومت چند نکته ضروری است:
۱ـ هدف آمریکا از این سیاست رویارویی دولتهای هدف با گروههای مقاومت است تا بدین طریق یک تقابل دوگانه بین گروههای مقاومت و دولتهای هدف ایجاد کند.
۲ـ سیاست آمریکاییها پس از توافقات آتشبس در غزه و لبنان بر خلع سلاح کامل گروههای مقاومت قرار گرفته است.
رویکرد آمریکاییها بدینگونه خواهد بود که ابتدا گروههای مقاومت را خلع سلاح کنند و سپس مبادرت به نابودی آنها با حملات نظامی یا ادغام در ارتش کشورهای هدف کنند.
طرح ادغام حزبالله در ارتش لبنان و خلع سلاح حماس در غزه مؤید این سیاست آمریکاییهاست.
به عبارت دیگر، آمریکاییها به دنبال از بین بردن مؤلفههای قدرت گروههای مقاومت و افزایش ضربهپذیری آنها با حملات نظامی وسیع و گسترده هستند.
۳ـ آمریکاییها از جنگ سخت و نظامی خروجی مورد نظر خود را کسب نکردهاند و به دنبال کسب دستاورد از طریق فشارهای سیاسی بر گروههای مقاومت هستند.
ارسال نمایندههای گوناگون به لبنان و عراق تلاشی در جهت رسیدن به این سیاست است.
۴- با وجود تغییر تاکتیک آمریکاییها، واشنگتن اصول سخت و نظامی را نادیده نگرفته است و در برخی حوزهها، همچون یمن به دنبال تغییر تاکتیک از حملات هوایی به زمینی است.
اکنون برخی مواضع آمریکاییها درباره حملات اخیر به یمن نشان میدهد، این حملات نه تنها به دستاورد مورد نظر نرسیده، بلکه هزینههای سنگینی را بر آمریکاییها تحمیل کرده است و آمریکاییها مترصد ایجاد یک جبهه دو وجهی از شبه نظامیان جنوب و امارات هستند تا حملات زمینی را علیه انصارالله انجام دهند.
در مجموع، آمریکاییها اگرچه طرحها و ابتکارات را امتحان میکنند تا به هدف موردنظر برسند، اما همواره در برابر محور مقاومت شکست خوردهاند و این ابتکارات آنها ناشی از خطاهای محاسباتی است که نسبت به محور مقاومت دارند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.