خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 08 اردیبهشت 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

دوئل اقتصادی قرن؛ شمشیرکشی یوان در مقابل دلار

باشگاه خبرنگاران | بین‌الملل | دوشنبه، 08 اردیبهشت 1404 - 07:12
تنش‌های تجاری میان ایالات متحده و چین که با اعمال تعرفه‌های سنگین و پاسخ‌های متقابل شدت یافته، نه‌تنها روابط این دو قدرت را به چالش کشیده، بلکه نظم اقتصادی جهانی را در معرض بازتعریف قرار داده است.
چين،آمريكا،اقتصادي،داخلي،كاهش،اقتصاد،تجاري،جهاني،وابستگي،چين ...

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - جهان در آستانه تحولی عمیق در مناسبات اقتصادی قرار دارد.
وقتی دونالد ترامپ تعرفه‌های ۱۴۵ درصدی را بر کالا‌های چینی وضع کرد، جهان شاهد آغاز یک نبرد اقتصادی بود که قواعد جهانی‌سازی را برای همیشه دگرگون کند.
چین با تعرفه‌های متقابل ۱۲۵ درصدی پاسخ داد و این اقدام، اقتصاد جهانی را به سوی یک دوقطبی جدید سوق داد.
این تقابل، فراتر از روابط دوجانبه، متحدان سنتی آمریکا و اقتصاد‌های نوظهور را در برابر انتخاب‌هایی دشوار قرار داده است.
آیا این جنگ تجاری، تلاشی برای حفظ سلطه اقتصادی آمریکا است یا نشانه‌ای از پایان هم‌زیستی اقتصادی میان شرق و غرب؟
طوفان تعرفه‌ها؛ نقشه آمریکا برای بازسازی اقتصاد
ایالات متحده تحت رهبری دونالد ترامپ، با اعمال تعرفه‌های بی‌سابقه بر چین، رویکردی تهاجمی را در پیش گرفته که گام نخست یک استراتژی کلان برای جدایی اقتصادی از چین است.
تعرفه‌های ۱۴۵ درصدی بر واردات چینی که با فشار بر کشور‌های دیگر برای کاهش تجارت با چین همراه شده، به‌منزله اعلام یک جنگ اقتصادی تمام‌عیار علیه دومین اقتصاد بزرگ جهان تلقی می‌شود.
این اقدام، نشان‌دهنده عزم واشنگتن برای کاهش وابستگی به تولیدات چینی و احیای توان تولیدی داخلی است.
وابستگی طولانی‌مدت آمریکا به تولیدات ارزان‌قیمت چینی، اقتصاد این کشور را در معرض آسیب‌های ساختاری قرار داده است.
از دهه ۱۹۷۰ و پس از برقراری روابط دیپلماتیک با چین در دوران ریچارد نیکسون، ایالات متحده به‌تدریج بخش عمده تولید صنعتی خود را به چین واگذار کرد.
این انتقال، اگرچه هزینه‌های تولید را کاهش داد، اما به قیمت تضعیف طبقه متوسط و افزایش بدهی‌های کلان تمام شد.
بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول، کسری تجاری آمریکا با چین در سال ۲۰۲۴ به بیش از ۴۲۰ میلیارد دلار رسید، آماری که ضرورت بازنگری در سیاست‌های اقتصادی واشنگتن را برجسته کرده است.
هژمونی دلار که زمانی بزرگ‌ترین مزیت اقتصادی آمریکا بود، اکنون به نقطه ضعف آن تبدیل شده است.
وابستگی جهان به دلار، آمریکا را به بزرگ‌ترین مصرف‌کننده جهانی بدل کرده و این مصرف‌گرایی، بدهی ملی این کشور را به بیش از ۳۴ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۵ رسانده است.
پایگا خبری نشنال اینترست این وضعیت را نتیجه «مدیریت ناکارآمد سرمایه جهانی» توسط آمریکا دانسته و چین را به بهره‌برداری از این ضعف متهم کرده است.
چین با کاهش برنامه‌ریزی‌شده ارزش پول ملی خود طی دهه‌ها، رونق صنعتی خود را تأمین کرده و این امر به افزایش شکاف طبقاتی در آمریکا منجر شده است.
اما آیا این اتهامات، توجیهی برای سیاست‌های یک‌جانبه آمریکا است یا تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی‌های داخلی؟
چین: استقامت در برابر فشار‌های اقتصادی
در سوی دیگر این تقابل، چین با آرامش و برنامه‌ریزی دقیق به جنگ تجاری پاسخ داده است.
نشست اخیر مقامات ارشد این کشور، نشان‌دهنده عزم پکن برای حفظ ثبات اقتصادی در برابر فشار‌های خارجی است.
تأکید بر حفظ ثبات در چهار حوزه کلیدی اشتغال، کسب‌وکارها، بازار و انتظارات اقتصادی و آمادگی برای بدترین سناریوها، بیانگر درک عمیق چین از ابعاد این بحران است.
برخلاف واکنش‌های شتاب‌زده، چین بر تقویت اقتصاد داخلی و کاهش وابستگی به صادرات تمرکز کرده است.
بر اساس گزارش‌های رسانه‌های رسمی چین، این کشور سیاست‌های پولی فعال‌تری را در پیش گرفته که شامل انتشار اوراق قرضه بلندمدت، کاهش نرخ ذخیره قانونی بانک‌ها و طراحی ابزار‌های جدید برای حمایت از نوآوری‌های علمی و افزایش مصرف داخلی است.
داده‌های اقتصادی نشان می‌دهد که رشد اقتصادی چین در سه‌ماهه نخست ۲۰۲۵ به ۵.۴ درصد رسیده، اما تحلیلگرانی مانند شیه دونگ‌مینگ از بانک OCBC هشدار می‌دهند که تأثیر کامل تعرفه‌های جدید آمریکا احتمالاً از ماه مه به بعد آشکار خواهد شد.
گزارش بلومبرگ نیز حاکی از کاهش ۱۲ درصدی صادرات چین به آمریکا در سه‌ماهه نخست ۲۰۲۵ است، که فشار بر بخش‌های صنعتی این کشور را افزایش داده است.
چین همچنین با اقدامات سیاستی نظیر حمایت از اشتغال جوانان و توسعه مصرف خدمات، تلاش می‌کند تا اثرات منفی جنگ تجاری را خنثی کند.
نظرسنجی اخیر مورگان استنلی نشان می‌دهد که ۴۴ درصد از شهروندان چینی نگران از دست دادن شغل خود هستند، آماری که بالاترین سطح از سال ۲۰۲۰ را نشان می‌دهد.
با این حال، پکن با معرفی ۱۷ اقدام سیاستی برای تسهیل اشتغال فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و جوانان، نشان داده که این چالش را به فرصتی برای تقویت بنیان‌های داخلی تبدیل کرده است.
اقداماتی مانند افزایش درآمد طبقات پایین و متوسط و حذف موانع مصرف، بیانگر رویکرد چندوجهی چین برای مقابله با فشار‌های خارجی است.
یک‌جانبه‌گرایی آمریکا؛ از اتحاد تا انزوا
یکی از جنبه‌های قابل‌تأمل این جنگ تجاری، رویکرد یک‌جانبه آمریکا نه‌تنها در قبال چین، بلکه در قبال متحدان سنتی خود مانند اتحادیه اروپا و کانادا است.
گزارش‌های اخیر رویترز نیز نشان می‌دهد که کشور‌هایی مانند هند، برزیل و اعضای گروه بریکس در حال بررسی مکانیزم‌های تجارت با ارز‌های محلی هستند تا وابستگی به دلار را کاهش دهند.
این روند که از سال ۲۰۲۳ شدت گرفته است، می‌تواند در بلندمدت جایگاه دلار را به‌عنوان ارز ذخیره جهانی تضعیف کند.
از سوی دیگر، فشار آمریکا بر کشور‌ها برای محدود کردن تجارت با چین، با مقاومت‌هایی مواجه شده است.
به‌عنوان مثال، اتحادیه اروپا در بیانیه‌ای تأکید کرد که هرگونه محدودیت تجاری باید با قوانین سازمان تجارت جهانی هم‌خوانی داشته باشد.
سخنگوی سفارت چین در آمریکا نیز در واکنش به ادعاهای ترامپ مبنی بر مذاکرات با چین، اعلام کرده که هیچ گفت‌وگویی در این زمینه انجام نشده و آمریکا باید تعرفه‌های یک‌جانبه را لغو کند.
این موضع، نشان‌دهنده پافشاری چین بر اصول برابری و احترام متقابل است، در حالی که آمریکا با سیاست «فشار حداکثری» به دنبال تحمیل اراده خود است.
سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین تأکید کرد که اگر آمریکا به دنبال گفت‌و‌گو باشد، در‌های مذاکره باز است، اما تنها بر اساس احترام متقابل.
آینده‌ای در آستانه دوقطبی اقتصادی
جنگ تجاری آمریکا و چین، بیش از یک مناقشه اقتصادی، نبردی بر سر تعریف آینده نظم جهانی است.
آمریکا با تأکید بر سرمایه‌داری ملی و داخلی‌سازی اقتصاد، به دنبال احیای توان تولیدی خود است، اما این مسیر با چالش‌هایی نظیر افزایش هزینه‌های زندگی و فشار بر مصرف‌کنندگان همراه خواهد بود.
پیشنهاد‌هایی مانند بازنویسی قوانین تجارت، حمایت از طبقه کارگر و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، نشان‌دهنده عزم واشنگتن برای بازسازی اقتصاد داخلی است، اما موفقیت این استراتژی در گرو پذیرش هزینه‌های اجتماعی و اقتصادی آن است.
در مقابل، چین با تمرکز بر خودکفایی و تقویت بازار داخلی، خود را برای یک نبرد طولانی‌مدت آماده کرده است.
سیاست‌های پکن، از حمایت از اشتغال گرفته تا توسعه مصرف داخلی، نشان‌دهنده رویکردی جامع برای تبدیل تهدید‌های خارجی به فرصت‌های داخلی است.
با این حال، خطراتی مانند رکود بازار املاک و کاهش تقاضای جهانی برای کالا‌های چینی، همچنان اقتصاد این کشور را تهدید می‌کند.
این تقابل فرصتی برای بازاندیشی در نقش قدرت‌های نوظهور و اقتصاد‌های مستقل در برابر یک‌جانبه‌گرایی آمریکا است.
جهان در حال گذار به نظمی چندقطبی است که در آن، همکاری‌های منطقه‌ای و خودکفایی اقتصادی می‌تواند جایگزین وابستگی به قدرت‌های سنتی شود.