صادقترین روایتهای جنگ تحمیلی کجاست؟
احمد یوسفزاده، نویسنده و پژوهشگر جنگ گفت: به نظرم اگر یادداشت یا روزنوشتی از فرماندهان و سربازان دفاع مقدس به جای مانده، یک وظیفه ملی است که زیر نظر خانوادهشان منتشر شود.

به گزارش مشرق، احمد یوسفزاده، مدیر کل امور فرهنگی دانشگاه شهید باهنر کرمان درباره علت کم منتشر شدن یادداشتهای جنگ به ایبنا گفت: به نظرم فرماندهان جنگ آنقدر مشغول برنامهریزی عملیات و مسائل پس از آن بودند که فرصت نداشتند، یادداشت یا روزنوشت بنویسند.
او افزود: معدودند افرادی که توانستند در جنگ روزنوشت بنویسند.
شخصی مثل حبیب غنیپور توانست یادداشتهایش را به صورت روزنوشت در جنگ بنویسد که خودش شهید شد و یادداشتهایش توسط گلعلی بابایی سروسامان گرفت و منتشر شد.
نویسنده کتاب «آن بیست و سه نفر» بیان کرد: به نظرم اگر فرماندهان جنگ عراق و ایران فراغبال بیشتری داشتند، حتماً یادداشت مینوشتند.
مثلاً حاج قاسم دوست داشت که یادداشت بنویسد و معمولاً مطالبی مینوشت، اما من تا کنون از او درباره جنگ تحمیلی مطلبی ندیدم.
البته در جایی خواندم که حاج قاسم پس از سه شبانهروز توانست بخوابد!
شاید مشغلههای فراوانی که از این دست وجود داشت، باعث شد امروز دستنوشتههایی از جنگ از آنها به جای نماند.
یوسفزاده با اشاره به اهمیت یادداشتهای جنگ گفت: به نظرم اگر یادداشت یا روزنوشتی از فرماندهان و سربازان جنگ به جای مانده، یک وظیفه ملی است که زیر نظر خانوادهشان منتشر شود.
چون صادقترین روایتهای تاریخ روزنوشتها یا روایتهای شفاهی است که افراد از خودشان به جا گذاشتند.
او ادامه داد: مورخان و پژوهشگران جنگ وقتی میخواهند تاریخ جنگ را بنویسند قبل از مطالعه کتابهایی که تاریخنگاران و پژوهشگران درباره جنگ نوشتند، ابتدا یادداشتهای جنگ را مرور میکنند، چون معتبرتر، قابل اعتناتر و صادقتر از سایر منابع و ماخذ هستند و نویسنده آنها، رزمندگانی هستند که در صحنه حضور داشتند و آنچه را به چشم خود دیدند، ثبت کردند.
اگرچه شاید چندان امیدی نداشتند که کسی آنها را بخواند.
این پژوهشگر جنگ درباره امتناع برخی افراد از انتشار خاطرات یا روزنوشتههای جنگ اظهار کرد: اگر یادداشتهای دفاع مقدس که به قلم افراد دخیل در آن نوشته شده، منتشر شود، به نوعی صادقانهترین روایت از تاریخ دفاع مقدس ما خواهد بود.
هر چند افراد موثری را در جنگ میشناسم که معدن نابی از خاطرات دفاع مقدس هستند، اما به هیچ وجه حاضر به بیان خاطراتشان نیستند.
این امتناع برای این است که قصد ندارند از آنچه که در جنگ انجام دادند، سخن بگویند.
من به اعتقاد و آراءشان احترام میگذارم اما به نظرم خاطرات آنها بخشی از تاریخ جنگ و به تبع تاریخ ایران است و نباید ناگفته بماند.
یوسفزاده گفت: کاش همه افرادی که در جدفاع مقدس حضور داشتند و در هر سطح مسئولیتی که بودند؛ رزمنده ساده یا فرمانده جنگ روزانه یا هفتگی وقایع جنگ را مینوشتند.
چون شاید ۱۰ یا ۱۵ سال دیگر به ندرت رزمندهای را پیدا کنید که بتوانید درباره خاطراتش از جنگ با او صحبت کنید.
بنابراین تصور میکنم طلائیترین نقطه تاریخ دفاع ایرانیان در این چهل سال گذشته همین لحظهای است که با هم صحبت میکنیم تا ۱۰ سال آینده است.
او افزود: اگر در این ۱۰ سال را درک نکنیم و با رزمندگان وارد گفتوگو نشویم و خاطراتشان را ثبت و ضبط نکنیم، بعد از آن چنین اتفاقی میسر نخواهد بود.
بنابراین این ۱۰ سال طلایی را باید دریافت.
مدیر کل امور فرهنگی دانشگاه شهید باهنر کرمان درباره یادداشتها و نامههای به جامانده از برادرش بیان کرد: میدانید شهدا از منظر خداوند همه در یک سطح هستند، اما از نظر میزانی فعالیتی که در جبهه داشتند، با هم متفاوت بودند، یکی مانند سردار قاسم سلیمانی که فرمانده لشکر بود و یکی هم مثل من یک بسیجی ساده بودم، یک نفر هم در گوشه اسارت خاطراتی برای روایت دارد و یک نفر هم از یک روستای دور افتاده مدت کمی به جنگ رفته است و خاطرات نابی دارد، به هر حال وظیفه همه است که این خاطرات را ثبت و ضبط کنیم.
من هم در حال گردآوری یادداشتها و نامههای برادرم هستم که در آینده در یک کتاب منتشر خواهد شد.